رسانه و کسب‌و‌کار

تاریخ انتشار : يکشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۶

رسانه و کسب‌وکار در جهان به هم تنیده و پیچیده امروز، پیوندی ناگسستنی دارند.

دنیای امروز، دنیای توسعه فعالیت‌های اقتصادی و بالطبع نیاز به توسعه بازار‌هاست. در چنین شرایطی است که رسانه‌ها علاوه بر سایر کارکرد‌های خود، به عنوان بال پرواز یا سکوی پرش بنگاهها ایفای نقش می‌کنند.

البته شیوه‌های همکاری با سازمان‌ها، بنگا‌هها و شرکت‌ها در سایه تحلیل تعاملات گذشته و شناسایی نقاط ضعف و قوت مسیر طی شده، دچار تغییراتی گردیده که ناگزیر باید بدانها توجه کرد که ذیلا در پنج محور بدانها اشاره می‌گردد.

یکم: از نتایج شکل‌گرفته ناشی از آسیب‌شناسی راه طی شده، درک این موضوع است که ایجاد رابطه‌ای متوازن و توام با احساس رضایت طرفین در وضعیتی شکل می‌گیرد که رسانه و بنگاه بیش از آنکه به فکر آن باشند که چه چیزی از طرف مقابل می‌توانند بگیرند، به این مساله توجه نمایند که چه کمکی می توانند به یکدیگر نمایند.

ارائه مشاوره‌های تبلیغاتی، انعکاس بازخوردها، گپ‌و‌گفت دوسویه برای درک اقتضائات و بررسی تحولاتی که بر فعالیت مجموعه‌ها اثرگذار است، روشی پایدار برای گذار به موفقیت و تعمیق همکاری‌هاست.در این رویکرد، همدلی و اطمینان جای بدبینی و ظن و گمان را گرفته و هم افزایی ارزشمندی را پیش روی قرار می‌دهد.

دوم: متغیر و عامل مهم دیگر به طراحی مدل‌های همکاری برمی‌گردد. بنگاه‌ها انتظار دارند رسانه‌ها از ارائه چند مدل کلیشه در برخورد با آنها بیرون ‌بیایند و برای آنها بسترهای تازه و بدیعی برای همکاری ارائه دهند. شیوه‌هایی که برای مجموعه‌ها بطور اختصاصی و موردبه‌مورد تهیه و تدوین شده باشند.

سوم: در سوی دیگر، رسانه‌ها نیز به نگرش مقطعی و کوتاه مدت بسیاری از بنگاه‌های کوچک و بزرگ انتقاد دارند. بر این اساس، تخصیص درصدی از سود حاصله هر فعالیت بنگاهی به موضوع اطلاع رسانی و تبلیغات، بسیار موثرتراز حضور بی برنامه و درمواردی پرحجم برای اثرگذاری است. تمرکز بر تبلیغات در شرایطی که استقبال از کالا یا خدمت عرضه شده کاهش می یابد و یا رقبا با ایده‌های تازه و انعطاف بیشتر بخشی از بازار را به خود اختصاص می‌دهند، رفتاری شتابزده و در اغلب مواقع، بی نتیجه است.

نقد وارده مربوط به انتظار بنگاهها از تاثیر سریع تبلیغات بر میزان فروش است. دراین تلقی، موضوع تبلیغات و فروش یکی پنداشته می شود که البته نادرست است. تبلیغات نوعی اعلام حضور و بازارسازی برای اقناع و ترغیب مشتری جهت انتخاب است که در کنار چند متغیر مهم دیگر در نهایت به فروش ختم می شود. نکته‌ای که کمتر به آن توجه می شود این است که تبلیغات شرط لازم و نه کافی برای موفقیت است.

تمایزمیان تبلیغات برندسازی و تبلیغات فروش، عدم اصلاح سایر مولفه‌های تاثیرگذار نظیر قیمت‌گذاری، میزان کیفیت و توجه به نیازها و حتی خلق نیاز در کنار تبلیغات هوشمند بسیار موثر است.

چهارم: امروزه مباحث و شیوه‌های تازه‌ای برای کمک به رشد و توسعه سازمان ها و شرکت‌ها مطرح است که ما نیز خود را بدانها مجهز کرده ایم. برای نمونه در سالهای اخیرعموما به تبلیغ در رسانه‌های عام با مخاطب زیاد، تبلیغ ATL و به تبلیغ در رسانه‌های محدود و برای گروه‌های هدف خاص و تبلیغ در محل فروش محصول و خدمت، تبلیغ BTL گفته می‌شود.
در تبلیغ ATL مواردی مانند تعداد مخاطبان و اعتباررسانه و… مورد توجه قرار می‌گیرد و در تبلیغ    BTL  بیشتر به ویژگی‌های رفتاری مخاطبان و الگوی تصمیم‌گیری آنها و مواردی از این دست توجه می‌شود. رسانه‌های پرتیراژ در گروه اول و برگزاری رویدادها ، نشست های تخصصی ، رونمایی و نیز برنامه ‌های پروموشنی از نوع دوم هستند. آژانس‌های تبلیغاتی که به هر دو دسته رسانه توجه دارند، عموما از اصطلاح TTL استفاده می‌کنند و تاکید دارند که ما درون خط هستیم و به سمت هیچ‌یک از خطوط سوگیری نداریم.

ATL مخفف عبارت Above The Line بالا یا روی خط و BTL مخفف عبارت Below The Line پایین خط  است و  TTL مخفف عبارت Through The Line یا درون خط است.

برای بنگاههای که علاقمند برای پوشش هر دو رویکرد در برنامه های خود هستند، امکان همفکری و رسیدن به چهارچوبی برای همکاری وجود دارد.

پنجم: ما به عنوان رسانه‌ای کاملا خصوصی، تلاش داریم در راستای تحقق آرمان توسعه پایدار و متوازن در کشور با معرفي ظرفيتهاي كمتر شناخته شده برندهاي مطرح و صاحب نام ايراني، نگرش مشتری در جایگاه شریک را دنبال نمائیم. با این امید که شماری از شرکتهای ایرانی با بنگاه داری کلان و منطبق برمعیارهای بین‌المللی، از محدوده جغرافیای ملی پافراتر بگذارند و درگستره جهانی نقش‌افرین باشند.

برآنيم تا به عنوان رسانه بخش خصوصي در راستاي وظايف ذاتي خود، بتوانیم صدای فعالان اقتصاد و صاحبان کسب‌و‌کارها بوده و مسائل و مباحث مورد نظرشان را منعکس کنیم.

امید که چشم‌انداز فردای ایران روشن‌تر از امروز و گذشته‌ها باشد.

نویسنده: داریوش عباسی