اینترنت، جامعه مدنی، مهار قدرت

تاریخ انتشار : جمعه, ۱۵ دي ۱۳۹۶
علی پایا

با آنکه ایران در سال‌های اخیر در زمینه فناوری اطلاعات، پیشرفت های بسیاری کرده است، هنوز تا رسیدن به طراز جامعه اطلاعاتی، آنگونه که از این اصطلاح برداشت می‌شود، فاصله زیادی داریم.

کافی است به این نکته توجه کنید که سرعت اینترنت در ایران چه میزان است یا چند درصد از فعالیت روزانه افراد، نظیر خرید مایحتاج خانه، رزرو بلیت سینما یا هواپیما، مطالعه کتاب‌های علمی یا داستانی، انجام دادن معاملات تجاری، اطلاع‌رسانی دولتی (دولت الکترونیک)، آموزش از طریق فضای مجازی، دسترسی به یافته‌های مختلف با استفاده از موتورهای جستجوگر اینترنتی، مشاهده برنامه‌های تلویزیونی یا شنیدن برنامه‌های رادیویی از طریق شبکه اینترنت، برگزاری کنفرانس از راه دور و امثالهم در کشور رواج دارد.

 در کشورهای پیشرفته آنچه از آن با عنوان پارادایم‌های آموزشی جدید یاد می‌‌شود، به واقع، ظهور یافتند و به سرعت در حال گسترش و استقرارند. در کره جنوبی که از حیث دسترسی به اینترنت پیشرفته ترین کشور دنیا به شمار می‌آید، کودکان از ۵ سالگی در مدارس با اینترنت و آموزش از طریق فضای مجازی آشنا می‌شوند، اینترنت با سرعت ۱۰۰ مگابیت در ثانیه در دسترس شهروندان قرار دارد که سریع ترین سرعت انتقال اطلاعات اینترنتی در سطح عمومی است. برای مقایسه کافی است توجه کنید که در انگلستان سرعت اینترنتی که به صورت متعارف در دسترس شهروندان است ۱۰ مگابیت در ثانیه است.

 رشد و گسترش جامعه اطلاعاتی در کشورهای پیشرفته به گونه ای مستمر و فراگیر در حال وقوع است و تربیت شهروندان برای تعامل بهینه با جنبه های متنوع و ظرفیت های پر شمار این زیست بوم جدید به شیوه‌ای نظام مند ادامه دارد. درعین حال، چنانکه در جوامع پیشرفته مرسوم است، گروهی از محققان و صاحبنظران نیز از یک منظرمرتبه دوم این تحولات و تاثیرات و تبعات و نتایج آن را رصد می‌کنند و می کوشند با کسب شناخت مناسب در این زمینه، از عوارض نامطلوب آنها تا حد ممکن بکاهند. در پژوهشی که درباره آینده فرهنگ در ایران ۱۴۰۴ با همکاری شماری از پژوهشگران به انجام رسانده‌ام، از جمله، به این نکته اشاره کرده ام که در کشورهای پیشرفته، محققان برای نامیدن پدیداری که از رهگذر تاثیرگذاری اینترنت بر افراد در حال ظهور است از دو اصطلاح معنادار بهره گرفته‌اند.

یکی از این دو اصطلاح "نسل وب" است، یعنی نسلی که امکانات اینترنتی و وب، نظیر شیرمادر، برایش فراهم است و با تغذیه از آن رشد می کنند. اصطلاح دوم "انسان اینترنتی یا هومواینترنتیکوس" است که در برابر اصطلاح "انسان هوشمند یا هوموساپین" که نسل کنونی آدمیان است وضع شده است. نگرانی محققان آن است که جوانان و نوجوانانی که زندگیشان حول رایانه‌های‌شان سامان داده شده است و بخش اعظم فعالیت‌هایشان از طریق شبکه‌های اجتماعی، نظیر فیس‌بوک و توییتر و مای‌اسپیس و غیره، به انجام می‌رسد، رویکردی به کلی متفاوت با نسل‌های پیشین به عالم و آدم اتخاذ کنند.

 برخی از آینده پژوهان حتی تا آنجا پیش رفته اند که متذکر شده اند در آینده ای نه چندان دور ارتباط میان انسان و ماشین چنان نزدیک و درهم تنیده خواهد شد که هر فرد آدمی، درست نظیر هر دستگاه رایانه کنونی، از یک شماره " آی پی"  انحصاری برخوردار می شود و در تعامل با شبکه ای از رایانه‌ها و انسان های دیگر که بخشی از نسل‌های سوم و چهارم و پنجم شبکه اینترنت را تشکیل می دهند به کار مبادله اطلاعات و داده‌ها سرگرم خواهند بود. در حال حاضر محققان در تلاشند که نسل دوم اینترنت را تکمیل کنند. اینترنت نسل سوم درجه تعامل میان کاربران و ماشین را به حداکثر می رساند. اینترنت نسل چهارم نظیر ارگانیسم زنده ای خواهد بود که از رهگذر اندرکنش خرد جمعی آدمیان پیدا تطورمی‌کند. اینترنت نسل پنجم هم زیست محیط طبیعی را عینا تقلید می کند و همانند آن بسط می یابد.

برنامه ریزی‌های آموزشی در کشورهای پیشرفته  با توجه به تحولات پیش‌رو و نیز زیرساخت‌هایی که هم اکنون یا پیشاپیش تکمیل شده یا در دست تکمیل است صورت می‌پذیرد. ارائه چند نمونه عینی در این زمینه به روشن شدن بحث بهترکمک می کنند.

 یکی از نهادهای تاثیرگذار بر فرهنگ عمومی در کشورهای پیشرفته، کتابخانه های عمومی است که در هر برزن یا منطقه شهری به ارائه خدمات گوناگون، از عرضه کتاب و روزنامه و مجله و لوح فشرده موسیقی و فیلم تا آگهی های رسمی وزارتخانه‌ها و دوایر دولتی و تا فراهم کردن مکانی برای مطالعه دانش آموزان و دانشجویان، تا برگزاری جلسات بحث و گفتگو و سخنرانی با مشارکت نویسندگان و روشنفکران و اهل فرهنگ، و دیگران، اشتغال دارد، اما با رشد اینترنت و فراگیر شدن آن، اکنون این پرسش مطرح شده است که آیا کتابخانه های عمومی با هیبت و کارکردهای کنونی جایی در آینده خواهد داشت یا نه؟ از آنجا که این نهاد، همانگونه که اشاره شد در ارتقای فرهنگ عمومی نقش موثری دارد، پوشش برنامه ریزان آن است که کارکردهای آن را تا حد ممکن در فضای مجازی محفوظ نگاه دارند و در عین حال جنبه مهمی را که فضای مجازی در حال حاضر قادر به ارائه آن نیست، یعنی تماس رو در روی انسان‌ها، با توجه به مسئله هزینه و بودجه، در سطحی محدودتر حفظ کند. هم اکنون در کشورهای پیشرفته طرح‌هایی اجرا شده است که بر اساس آن معماری فضای موجود کتابخانه‌های عمومی به گونه‌ای تغییر داده می شود که از یک سو خدمات متعارف کتابخانه، نظیر امانت دادن کتاب، صورت "خود خدمت‌رسانی" پیدا کند (نظیر اینکه مراجعه کننده بدون نیاز به کتابدار، خودش کتاب مد نظرش را صادر می‌کند یا آن را پس از مطالعه به کتابخانه باز می گرداند و امانت خود را تسویه می کند) و از سوی دیگر، حجم بیشتری از فضای فیزیکی موجود را به تعامل میان مراجعه کنندگان و ارتباط رو در روی آنان اختصاص داده شده است.

 مثال دیگر به آموزش های دانشگاهی مربوط است. از یک سو سیربه سمت شیوه‌های آموزش از راه دور و تدوین انواع روش‌های انتقال اطلاعات و دانش، شتاب بسیار زیادی پیدا کرده است تا آنجا که اکنون تقریباً هیچ دانشگاه معتبر را نمی‌توان سراغ گرفت که در این زمینه فعال نباشد. از سوی دیگر، در محیط فیزیکی دانشگاه‌ها، استفاده از امکانات شبکه وب و اینترنت به نحو چشمگیری گسترش یافته است. برخی از دانشگاه‌ها به دانشجویان در بدو ورود یک دستگاه آیپاد به امانت داده می‌شود و این دستگاه درست نظیر آنچه در فلسفه اسلامی از آن با عنوان "عقل منفصل" یاد می‌شد، راهنمای دانشجوی تازه وارد در همه زمینه‌های مربوط به زیست در دانشگاه و محیط بیرون آن است. اطلاعات مربوط به برنامه‌های درسی، ساعات و محل برگزاری کلاسها ، محتوای دروس و تکالیف درسی و نیز ارائه تکالیف به اساتید و دریافت نظر آنان، اطلاعات مربوط به شهری که دانشگاه در آن واقع است و رویدادهای فرهنگی و علمی و آموزشی در نقاط مختلف آن و غیره، همگی از طریق این دستگاه که مونس هر دانشجو تا پایان دور خواهد بود در اختیارش قرار می گیرد. شاید مهمترین جنبه یک پارادایم اطلاعاتی همان آموزش " زگهواره تا گور دانش بجوی" باشد که با وجود شهرتش در میان جوامع غیر اطلاعاتی، رسمش برقرار نیست.

 در جوامعی که با پارادایم تازه اطلاعاتی خو گرفته و آن را به کار بسته اند، آموزش مستمر در همه دوران عمر و متناسب با توانایی های ذهنی و ادراکی شهروندان، امری است  که به نحو عینی در حال تحقق است. در این جوامع به این نکته توجه شده است که فراگیری واقعی و نه انباشت محفوظات، به اتخاذ رویکرد عقلانی و انتقادی نیازمند است. شرط تحقق و استمرار این رویکرد در تراز جمعی پاسخگو بودن نهادها و مدیران در برابر شهروندان و شفاف بودن تصمیمات و گردش آزاد اطلاعات است. برای نمونه هم اکنون در کشوری نظیر سوئد، اطلاعات مربوط به همه فعالیت ها در دوایر دولتی و موسسات خصوصی و نیز اطلاعات مربوط به اشخاص و افراد ( تا آنجا که به نقش‌های اجتماعی شان مرتبط است) به صورت آزاد در دسترس همه شهروندان قرار دارد. هر شهروند در صورت نیاز می‌توانند با ارسال پیامی الکترونیکی، اطلاع یا داده ای را که خواهان است دریافت کنند و در عین حال در این جوامع، به واسطه فعال و بانشاط بودن جامعه مدنی، نظارت متقابل بر تعامل میان نهادها و افراد برقرار است و از سوء استفاده از قدرت جلوگیری می‌شود.