بازاریابی ویروسی یک استراتژی کسبوکار با استفاده از شبکههای اجتماعی موجود برای تبلیغ و ترویج یک محصول است.
نام این استراتژی به چگونگی پخششدن اطلاعات بهدست مصرفکنندگان درمورد یک محصول اشاره میکند. اینکه افراد چگونه پیام بازاریابی را با دیگر افراد در شبکههای اجتماعیشان به اشتراک میگذارند که درحقیقت همان راه گسترش انتقال یک ویروس از فردی به فرد دیگر است. اساس بازاریابی ویروسی گسترش اطلاعات بهصورت دهانبهدهان (بازاریابی شفاهی) است، اما فناوری مدرن در داشتن اثر ویروسی شامل پلتفرمهای مبتنی بر اینترنت است.
بازاریابی ویروسی معمولا به مخاطبان خود چیزی بهصورت رایگان ارائه میکند که میتواند چیزی بهسادگی یک آهنگ سرگرمکننده یا بازی باشد. محتوای ویروسی هر چه باشد، باید مردم را تشویق کند آن را با تعداد بیشماری از مردم سهیم کنند که پیام محتوای آن هر چه بیشتر دیده و شنیده شود. نمونهای از این بازاریابی «هاتمیل » (hotmail) است که ایمیل رایگان در اختیار همگان قرار داده است.
اثر ویروسی (Viral effect) میتواند از طرق مختلف و متعددی پخش شود؛ ازجمله روشهای گسترش اثر ویروسی میتوان روش دهانبهدهان، پستالکترونیک، وبسایتها و شبکههای اجتماعی از جمله فیسبوک، توییتر، لینکدین، و غیره، سایتهای بهاشتراکگذاری ویدیونظیریوتیوب، Vimeo، تالارهای گفتوگو و غیره را نام برد.
چگونه وایرال شوید؟
بازاریابی ویروسی بهعنوان ابزار بازاریابی مستقل یا بهعنوان بخشی از یک کمپین بزرگتر که از انواع متعددی از بازاریابی استفاده میکند مفید است. این روش بهویژه برای شرکت یا کسبوکارهای کوچک جذابتر است؛ زیرا بازاریابی ویروسی، در مقایسه با روش بازاریابی سنتی، بسیار ارزانتر است.
برای مثال، یک شرکت جدید تولید نوشیدنی انرژیزا میتواند ویدیویی اینترنتی تهیه کند که در آن فردی پس از نوشیدن این نوشابه انرژیزا با دوچرخه، حرکات غیرممکنی را انجام میدهد. اگر ویدیوی ساختهشده بهاندازه کافی واقعی باشد و مردم آن را ببینند، ممکن است دیگر افراد را ترغیب کند آن را با دیگران سهیم کنند. پس از اینکه ویدیو با استقبال خوبی مواجه شد این شرکت میتواند هدف واقعی خود را نشان دهد و آنها را به جستوجوی اطلاعات بیشتر درباره محصول خود بدون استفاده از تبلیغات سنتی متقاعد کند.
بازاریابی ویروسی اغلب بههمراه روشهای دیگر بازاریابی به کار برده میشود؛ برای مثال، برای تبلیغ یک فیلم از پیش از انتشار آگهی، چاپ پوستر و دیگر روشهای سنتی تبلیغات از ایجاد همهمه و هیاهو درمورد آن فیلم استفاده میشود. در این دسته یکی از بهترین نمونهها بازاریابی فیلم Blair Witch Project در سال ۱۹۹۹ بود؛ این فیلم اولین فیلمی بود که از بازاریابی ویروسی در اینترنت برای تبلیغ استفاده کرد.
نکتهای که وجود دارد این است که لزومی ندارد محتوای پنهان پیام باشد که اثر ویروسی داشته باشد. مبارزات سیاسی اغلب، فیلم کلیپهای صوتی نامزد مخالف را در حال گفتن چیزی که مردم را میرنجاند پخش میکنند. سیاستمداران امیدوارند با اشاره به بیانیه جسورانه، ویدیو ویروسی خواهد شد و درنتیجه نگرشی منفی به حریف به وجود خواهد آمد.
بازاریابی ویروسی ، غیر مستقیم و مشتری محور
تصوری غلط درباره بازاریابی ویروسی وجود دارد که آن را به توانایی خلق اثری بسیار محبوب وابسته میداند. درواقعیت، یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق بر درک چگونگی ارتباط با جمعیتی خاص با ارائه مطالب ارزشمند به آنها استوار است.
بازاریابی ویروسی رویکردی مشتریمحور است؛ بنابراین اولین قدم این است که جمعیت هدف و محصول موردعلاقه آنها مشخص شوند که خودش به تحقیق و تجزیهوتحلیل دادههای جمعیتی نیاز دارد.
هنگامیکه یک شرکت متوجه شود جمعیت هدف آن چه میخواهد و چگونه باید با آنها در ارتباط باشد، شروع به ایجاد محتوایی میکند که آن دسته از افراد تمایل داشته باشند به اشتراک بگذارند. بازاریابی ویروسی فرایندی مستمر و روندی تعاملی است. یک شرکت که در حال پیادهسازی کمپینی ویروسی است نباید اجازه دهد بدون تنظیم دوره خود به مسیر ادامه دهد. کمپینهای ویروسیای که با توجه به شدت تمایل افراد به آن محصول یا خدمات رشد میکنند موفقتر خواهند بود.
موبایل، سریعترین ابزار حرکت اطلاعات
هر چه یک پیام بازاریابی، سریعتر گسترش یابد، احتمال بیشتری دارد که وایرال شود. امروزه اطلاعات بهاشتراکگذاشتهشده ازطریق فناوری تلفنهمراه سریعترین حرکت اطلاعات در جهان به شمار میآید.بهطور میانگین، سرعت انتقال اطلاعات در موبایل بهاین شرح است:
- میانگین زمان پاسخ به یک پیام متنی (اساماس): ۹۰ ثانیه
- میانگین زمان پاسخدهی به گزارش یک دستگاه تلفنهمراه گمشده یا بهسرقترفته: ۶۸ دقیقه
- درصد جستوجوی اطلاعات درباره یک محصول بهوسیله موبایل که به خرید بینجامد: ۷۰ درصد
روشهای انتقال بازاریابی ویروس
۱. word of web: نوشتن در قالبی که اطلاعات را به ایمیل بازمیگرداند و برای دریافتکنندگان میفرستد.
۲. word of Email: این نوع خیلی معمول است؛ ارسال ایمیلهایی مانند جوکها و نقلقولها و تصاویر.
۳. word of mounth: دهانبهدهان.
۴. Word of IM (Instant message): شاید سریعترین شیوه بهوجودآمده انتقال باشد (پیامهایی که بهسرعت میان کاربران اینترنت منتقل میشود).
۵. بحثهای مردمی: بسیاری از انجمنهای آنلاین، اجتماعی دارند که با عنوانهای بسیاری سروکار دارد. این عنوانهای مردمی میتواند بار مثبت یا منفی داشته باشد که به فرهنگ انجمن بستگی دارد.
۶. Social bookmarking: نگهداریکردن آدرس یک وبسایت در فهرست محبوبها (favorites lists) در کامپیوتر و استفاده از آن و ارسال این فهرست به دیگر افراد بهوسیله وبسایتها.
۷. پاداش برای رجوع: گاهی بازاریابی شرکتها پاداشی را برای رجوع مشتری پیشنهاد میدهند.
۸. Bluetooth: استفاده گسترده از تلفنهای موبایل این امکان را پدید آورده است که ویدیوهای پیشرفتهای بتواند بهصورت ویروسی میان تلفنهای همراه و دستگاههای دارنده بلوتوث پخش شود.
امروزه به نظر میرسد بازاریابی ویروسی معادل برندهشدن در قرعهکشی است. همه به دنبال آن هستند، اما درواقع تاکنون تعداد بسیار کمی به آن دست یافتهاند. تنها تفاوت میان این دو در این است که یکی به بخت بستگی دارد و دیگری نه. میتوان کمپینهای ویروسی متعددی ایجاد کرد، اما رسیدن به نتایج واقعی بدون داشتن سمتوسو و مدیریت درست مشکل خواهد بود.
یک مثال خوب از بهرهبرداری یک کسبوکار از قدرت بازاریابی ویروسی چالش «سطل آب یخ» بود. این چالشی برای جلبتوجه افراد مختلف در جامعه به بیماری اِیالاس شروع شد. احتمالا شما یا تعداد زیادی از دوستانتان در این پدیده فیسبوکی شرکت کرده و آن را به اشتراک گذاشتهاید. این ویدیوها هر از چند گاهی ظاهر میشوند و کل فیسبوک را با توفانی درمینوردند. در این هنگام است که شما نمیتوانید صفحه خود را بدون دیدن یکی دیگر از این فیلمها تغییر دهید، اما مسئله فراتر از تعداد بیپایان فیلمها است؛ یک سازمان غیرانتفاعی ازطریق این چالش به جمعآوری کمکهای مردمی دست زده و تاکنون بیش از صدمیلیون دلار از این روش بازاریابی ویروسی به دست آورده است که برای یک سازمان غیرانتفاعی، با درنظرگرفتن اینکه تنها بخشی از کمکهای مالی درواقع به تحقیقات مرتبط با اِیالاس داده میشوند، بد نیست. این تنها میتواند یک نمونه از چگونگی بازاریابی ویروسی موفق و اثر آن باشد؛ نمونههای زیاد دیگری در این زمینه وجود دارند.
تبلیغ شرکت تی موبایل نیز از دیگر نمونههای موفق تبلیغات ویروسی است. شرکت t.mobile در سال ۲۰۰۹ یک کمپین تبلیغاتی به راه انداخت و در ایستگاه راه آهن لندن بدون اینکه به مردمی که در ایستگاه بودند، اطلاع دهد، ویدئویی را ضبط کرد. این ویدئو با عنوان t mobile dance آنچنان نظر همه را جلب کرد که این شرکت برای بار دوم اقدام به ساخت ویدئوی مشابهی کرد. البته در مرتبه دوم از داوطلبان دعوت کرده بودند که در این ضبط آنها را همراهی کنند.
در این روش این مردم هستند که پیام تبلیغاتی شما را بصورت رایگان برای همدیگر ارسال می کنند و بصورت غیر مستقیم،محصول و یا خدمت شما را تبلیغ میکنند.
اصطلاح «بازاریابی ویروسی» با آنکه عجیب است، بیانگر شیوهای ساده برای اشتراک و گسترش در بازاریابی نوین است. اثر ویروسی تا زمانیکه ویروس آنقدر پرتعداد شده است که با برتری وزن خالص عددی برنده شود پنهان میماند. این روشی است که ویروس در آن از میزبان استفاده (گاهی حتی سوءاستفاده) میکند که درنهایت بتواند خود را تکثیر و در محیط مناسب، بهصورت نمایی، رشد کند. ویروس تنها نیاز دارد خود را تکرار کند، دوباره و دوباره؛ با قدرت هندسی خود را افزایش میدهد، و در هر تکرار دوبرابر میشود.
همانطور که گفته شد بازاریابی ویروسی نام خود را از راهی که در آن ویروس بهصورت فیزیکی گسترش مییابد به دست آورده است که در آن هر واحد بهطور بیوقفه تکرار میشود و رشدی نمایی پیدا میکند. یک کمپین بازاریابی ویروسی بر بهاشتراکگذاری رسانههای اجتماعی و دیگر ترفندهای آنلاین دهانبهدهان برای رسیدن به تعداد زیادی از مردم ازطریق دوستان و مخاطبان آنها متکی است. یک کمپین بازاریابی ویروسی پیامهایی را که مصرفکنندگان آن نمیتوانند درمقابل بهاشتراکگذاری آن مقاومت کنند ارائه میکند، مصرف کنندگان بهنوبه خود با بهاشتراکگذاری بیشتر هر مطلب با دیگر مردم، به چرخه رشد نمایی دامن میزنند.
در چند نسل کوتاه جمعیت ویروس بهصورت انفجاری افزایش یافته است. یک ویروس میتواند با بازاریابی چه وجه تشابهی داشته باشد؟ بازاریابی ویروسی به هر استراتژی بازاریابی گفته میشود که افراد را تشویق میکند یک پیام بازاریابی را به دیگران منتقل کنند و درنتیجه برای داشتن رشدی نمایی در نمایش عمومی و نفوذ پیام ظرفیت لازم را ایجاد کنند. همانند ویروسها چنین استراتژیای با استفاده از تکثیر سریع پیامی را میان هزاران یا میلیونها نفر منفجر میکند.
خارج از فضای مجازی و اینترنت، بازاریابی ویروسی با عنوان «بازاریابی دهانبهدهان»، «بازاریابی همهمهای»، «اعمال نفوذ رسانهای»، «بازاریابی شبکهای» و غیره شناخته میشود.
راهاندازی یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق
برخی از استراتژیهای بازاریابی ویروسی بهتر از دیگر روشها کار میکند. تعداد کمی از آنها ساده و کاراست، اما اینجا عناصری اساسی را معرفی میکنیم که به استراتژی خود اضافه کنید. یک استراتژی بازاریابی ویروسی به تمامی این عناصر نیاز ندارد، ولی میتواند شامل یکی از این عناصر باشد؛ ولی هر چه عناصر بیشتری استفاده شود، نتایج آن بهاحتمال زیاد قویتر خواهند شد. یک استراتژی موثر بازاریابی ویروسی این موارد را شامل میشود:
ترفندهای بازاریابی چریکی در مقایسه با ترفندهای ویروسی در بیشتر موارد هزینه بیشتری دارند، البته این تفاوت ناچیز است. ترفندهای چریکی به افراد بیشتری برای بهثمررسیدن نیاز دارند، درنتیجه هزینههای نیروی کار بالاتر میرود و میتواند هزینه رسانههای فیزیکی، مانند علایم و وسایل نقلیه و غرفهها، را شامل شود؛ درمقابل، کمپینهای ویروسی میتوانند بهسادگی به راه افتند و برای این کار تنها به یک نفر با یک لپتاپ و اینترنت نیاز دارند. کمپینهای ویروسی واقعا در شرایط محدود مالی استفاده شوند، درحالیکه مبارزات چریکی میتوانند مانعی برای شرکتهای با بودجه کمتر باشند.
آژانسهای تبلیغاتی و کارشناسان بازاریابی درآمدهای کلانی از راه خلق تبلیغات فراموشناشدنی برای کمپانیهای بزرگ به دست میآورند، اما اینکه آن تبلیغات دیده شوند تا اینکه مردم درباره آنها بحث کنند و آنها را دستبهدست کنند دو مقولهی جداست که امروزه از بزرگترین چالشهای پیش روی درخواستگنندگان تبلیغات و سازندگان آنها محسوب میشود.
همانگونه که قبلا ذکر شد، بازاریابان در این شرایط بود که به راهحلی فوقالعاده رسیدند: اجازه دهید مشتریان خود به فکر گسترش پیام در میان خود باشند.
یک تفاوت ظریف میان بازاریابی ویروسی و بازاریابی چریکی وجود دارد؛ بازاریابی چریکی در کمین بیننده است، آنهم در زمانیکه آنها اصلا انتظار ندارند؛ درمقابل، بازاریابی ویروسی بهگونهای است که شما بهطور داوطلبانه پیام آن را به اطرافیان خود منتقل میکنید؛ زیرا این پیام را جالبتوجه میدانید و لزوما به دنبال تبلیغ برای دیگران نیستید. گاهی میان بازاریابی چریکی و دیگر تبلیغات همپوشانیهای چشمگیری وجود دارد، جایی که در آن یک تبلیغ چریکی که خیلی شبیه یک آگهی نیست توجه شما را جلب و کاری میکند آن را به افراد دیگر بدهید؛ اما کمپینهای ویروسی را نمیتوان همانند انواع دیگر تبلیغات مهندسی کرد، بلکه آنها تنها به کاربر بستگی دارند و با توجه به ارزش آن به اشتراک گذاشته میشوند.
نیاز به هوشی استثنایی نیست که بدانید مردم پیشنهادهای دوستان خود را راحتتر میپذیرند تا پیشنهادهای بازاریابی بینام؛ همچنین واضح است که کمپینهایی که معمولا به ترویج شادی و لذت میپردازند موفقتر از کمپینهایی هستند که در آن آموزش هدف قرار میگیرد. قاعدهای کلی این است که محتوای هر پیام باید برانگیزاننده باشد و احساسات شخصی که پیام را میبیند برانگیزد. همین حقیقت، بهتنهایی، بهرهگیری بسیاری از برندهای کوچک از مزایای کمپینهای ویروسی یا مبتنی بر محتوا را میسر کرده است. بهطور معمول، برندهای بزرگتر دربرابر احتمال واکنش منفی در اجتماع یا جامعه هدف محافظهکارتر هستند و کمتر خطر میکنند. کمپینهایی که جذاب هستند از بهترین راهها برای ارائه یک ایده استفاده میکنند.
استراتژیهای بازاریابی یکپارچه میتواند موثرتر از آنهایی باشند که تنها بر یک مجموعه واحد از ترفندها تمرکز دارند. با استفاده از ترفندهای بازاریابی چریکی برای ایجاد کمپینهای بازاریابی ویروسی میتوانید قدرت هر دوی این استراتژیهای نوآورانه را بهیکباره استفاده کنید. برای ایجاد یک کمپین بازاریابی چریکیـویروسی باید ترکیبی در زندگی واقعی خلق کرد که واقعا بهیادماندنی و مقاومتناپذیر باشد، قابلیت بهاشتراکگذاری داشته باشد و به جزیی قابلاشتراک روی وب تبدیل شود؛ برای مثال، بهجای انجامدادن یکباره یک «فلشـموب»، آن را فیلمبرداری کنید و ویدیوی آن را در میان دنبالکنندگان رسانههای اجتماعی به اشتراک بگذارید.
بازاریابی چریکی (پارتیزانی) علم و هنر شکستن قواعد بازاریابیِ معمولی بهدست پیامهای بازاریابی، با دورزدن رسانههای سنتی و با استفاده از حس غیرمعمول و خاصبودن برای رسیدن به مردم است. بازاریابی ویروسی نیز بهنوعی بازاریابی دهانبهدهانِ دیجیتال است. هر دو روش را میتوان مقرونبهصرفهتر از روشهای سنتی دانست؛ بهعلاوه آنها میتوانند با مصرفکنندگان از راههای شخصیتر و بهیادماندنیتری ارتباط برقرار کنند. شناخت و استفاده از این استراتژیها در کمپینهای بازاریابی میتواند مزایای رقابتی متمایز ایجاد کند.
۱. اهدای کالاها و خدمات (بهصورت رایگان)
۲. انتقال آسان به دیگران
۳. گسترش آسان از کوچک تا بسیار بزرگ
۴. استفاده از انگیزهها و رفتارهای مشترک میان مردم
۵. بهرهبردن از شبکههای ارتباطی موجود
۶. استفاده از دیگر منابع
۷.کنترل و اندازهگیری نتایج
اجازه دهید هر یک از این عناصر را بهطور خلاصه بررسی کنیم:
۱.اهدای کالاها و خدمات (بهصورت رایگان)
«رایگان» قویترین واژه در واژگان یک بازاریاب است. بیشتر برنامههای بازاریابی ویروسی محصولات یا خدمات باارزشی را برای جلب توجه اهدا میکنند؛ خدمات ایمیلی رایگان، اطلاعات رایگان، برنامههای نرمافزاری رایگان که توانایی انجامدادن کارهای قدرتمند و زیادی را دارد، البته اما نه بهاندازه تواناییهای یک برنامه در نسخه پیشرفته و پولی آن. قانون دوم ویلسون از بازاریابی «قانون دادن و فروش» است. «ارزان»بودن میتواند در گروه هدف موج علاقه تولید کند، ولی «رایگان» معمولا همان کار را بسیار سریعتر انجام میدهد. بازاریابان ویروسی از پاداش باتاخیر استفاده میکنند. آنها ممکن است امروز یا فردا سود نبرند، ولی درنهایت سود خواهند کرد؛ پس یا چیزی بفروشید یا اهدا کنید.
۲.انتقال آسان به دیگران
پرستاران بهداشت عمومی در فصل آنفولانزا میگویند از افرادی که سرفه میکنند دور شوید، دستان خود را بشویید و چشم، بینی یا دهان خود را لمس نکنید. ویروسها تنها زمانی گسترش مییابند که انتقال برایشان آسان باشد. وسیله انتقال پیام بازاریابی شما نیز باید برای انتقال و تکثیر راحت باشد: ایمیل، وبسایت، گرافیک، دانلود نرمافزار. بازاریابی ویروسی در اینترنت بهآسانی کار میکند؛ زیرا ارتباط در آن فوری و آسان و ارزان است. فرمت دیجیتال کاری میکند کپیکردن ساده شود. از منظر بازاریابی، شما باید پیغام خود را برای بازاریابی ویروسی تا حد امکان ساده کنید که بهراحتی و بدون تغییر و تخریب منتقل شود. هر چه کوتاهتر بهتر؛ برای مثال، جمله «ایمیل رایگان و خصوصی خود را در http://www.hotmail.com استفاده کنید» در زیر تمامی ایمیلهای رایگان این مجموعه نوشته شده و این پیامی کوتاه و ساده و قابلانتقال است.
۳.گسترش آسان، از کوچک تا بسیار بزرگ
یک پیام باید بتواند مانند آتشسوزی گسترش یابد. روش انتقال باید بهسرعت از کوچک به بسیار بزرگ مقیاسپذیر باشد. شما باید به مدلهای ویروسی خود ثبات و سرعت لازم را برای تغییر از کوچک به بزرگ بدهید.
۴.استفاده از انگیزهها و رفتارهای مشترک میان مردم
برنامههای بازاریابی ویروسی از انگیزههای مشترک انسانی استفاده میکنند. علاقه به محبوبشدن، دوستداشتهشدن و فهمیدهشدن کاری میکند که محصولات میلیونها وبسایت و میلیاردها ایمیل در میان مردم پخش شود. یک استراتژی بازاریابی براساس انگیزههای مشترک و رفتارهای افراد برای انتقال آن طراحی کنید و شما یک برندهاید.
۵.بهرهگیری از شبکههای ارتباطی موجود
بیشتر مردم اجتماعی هستند. دانشمندان علوم اجتماعی میگویند هر فرد شبکهای از هشت تا دوازده نفر در اطراف خود از دوستان، خانواده، و همکاران دارد. شبکه گستردهتر یک شخص ممکن است، بسته به موقعیت آن فرد در جامعه، از صدها یا هزاران نفر از مردم تشکیل شده باشد. بازاریابان شبکه از مدتها قبل به قدرت این شبکههای انسانی پی بردهاند، هم شبکههای قوی و نزدیک، و هم روابط در شبکههای ضعیف. مردم در اینترنت نیز به توسعه شبکه روابط خود میپردازند. آنها آدرس ایمیل و آدرس وبسایتهایی را که به آن علاقه دارند جمعآوری میکنند. برنامههای وابسته از چنین شبکههایی بهره میبرند. پیام خود را میان ارتباطات موجود میان مردم قرار دهید، و بهاین ترتیب سرعت تکثیر و پراکندگی آن را بالا ببرید.
۶.استفاده از منابع دیگران
خلاقترین طرحهای بازاریابی ویروسی از منابع دیگران برای پخشکردن پیام بهره میبرند؛ برای مثال، برنامههای وابسته، متن یا لینک گرافیک خود را در وبسایتهای دیگران قرار میدهند. نویسندگانی که مقالات رایگان در اختیار مردم میگذارند به دنبال قراردادن مقالات خود در صفحات وب دیگران هستند. اخبار منتشرشده را میتوانند صدها نفر برداشت کنند و اساس مقالات زیادی را پدید آورند که صدها هزار نفر آن را میخوانند.
۷.کنترل و اندازهگیری نتایج
هدف یک کمپین ویروسی دسترسی و مشارکت گسترده است. برای اندازهگیری میزان موفقیت یک کمپین بازاریابی ویروسی باید اهداف قابلدستیابی و مشخصی در یک چارچوب زمانی وضع کرد؛ مثلا افزایش ۲۰درصدی ترافیک یک وبسایت طی سه ماه آینده.
همچنین بازاریابان باید بهقدر کافی آمادگی برآوردن نیازهای مشتریان را در صورت موفقیتآمیزبودن کمپین داشته باشند. فضای سرور و ذخیرهسازی، پهنای باند، نیروهای پشتیبانی و موارد دیگر باید پیش از راهاندازی کمپین بازاریابی ویروسی بهطور کامل مهیا شوند. بازاریاب باید توانایی پشتیبانی از موفقیت کامل کمپین را داشته باشد.
در نظر داشته باشید بازاریابی ویروسی بههیچ وجه نمیتواند برای یک استراتژی جامع بازاریابی جایگزینی باشد. در بهکارگیری بازاریابی ویروسی برای ایجاد تبلیغات فردبهفرد، این ترفند نباید بهعنوان یک عملگر مستقل و معجزهگر در نظر گرفته شود.
بااینحال که پیامها و استراتژیها از یک کمپین تا کمپین دیگر شدیدا متفاوتاند، بیشتر کمپینهای موفق در بازاریابی ویروسی رویکردهای نسبتا مشابهی دارند. این رویکردها غالبا بهصورت ترکیبی استفاده میشوند که اثر ویروسی کمپین را حداکثر کنند.
کمپینهای ویروسی موفق بهسادگی منتشر میشوند. کلید موفقیت در این است که بتوانید مشتریانتان را ترغیب کنید شرکت یا برنامههای تبلیغی شما را به دوستان و همکارانشان پیشنهاد کنند و آنها نیز به آشنایانشان بگویند و همینطور الیآخر. یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق میتواند پیام بازاریابی شما را با سرعتی شگفتانگیز به هزاران مشتری بالقوه برساند. هنگام ایجاد یک کمپین، بازاریابان باید شیوهای که افراد پیام یا کمپین آنها را به یکدیگر منتقل میکنند ارزیابی کنند.
تاریخچه بازاریابی ویروسی چیست و چگونه آغاز شده است؟
برای بازاریابان اینترنتی و صاحبان کسبوکار بازاریابی ویروسی، نهتنها راه خود را به تبلیغات و فرهنگ بازاریابی داستانهای موفق مدرن روز باز کرده، بهسرعت اهمیتی همچون تابلوهای تبلیغاتی و خبرنامهها و کمپینهای پستالکترونیکی دهه پیش پیدا کرده است؛ درواقع برخی ممکن است عنوان کنند که در حال حاضر این نوع بازاریابی از اشکال گذشته پیشی گرفته است و در حال حاضر به نظر میرسد این راهی مقرونبهصرفه، مطمئن و استراتژیک برای بهاشتراکگذاشتن اطلاعات و بهدستآوردن مشتریان ازطریق رویکردی است که واقعا بهترین بازده مالی را خواهد داشت.
پس چگونه این رویکرد بازاریابی مبتنی بر فناوری آغاز شده است؟ پاسخ یک کلمه است: Hotmail.
بازاریابی ویروسی اولینبار در میان ارائهکنندگان خدمات ایمیل مبتنی بر وب رایگان Hotmail به دنیای بازاریابی وارد شد. واژهی «بازاریابی ویروسی» را در سال ۱۹۹۷ استیو یوروتسن ابداع کرد.
هنگامیکه hotmail برای اولینبار شروع به کار کرد به این نتیجه رسید که بهترین راه جلب مشتریان جدید دستیافتن به دوستان و خانواده و همکاران هر کاربر خواهد بود. درنتیجه، تیم hotmail در پایین هر صفحه ایمیل که از یک حساب hotmail فرستاده شده است لینکی و پیامی شبیه «آیا حساب کاربری ایمیل رایگان میخواهید؟ پس همین امروز در hotmail ثبتنام کنید» قرار داد، و بهاین صورت بود که استراتژیای که امروزه بهنام بازاریابی ویروسی یا وایرال میشناسیم به وجود آمد. صدها و حتی هزاران نفر از کاربران باعجله حسابهای ایمیل رایگان برای خود باز کردند و دیگر شرکتها هم از این روش بهسرعت استقبال کردند.
مدل hotmail پایهواساس بازاریابی ویروسی است که ما امروزه با آن آشناییم. از فیسبوک، توییتر، یوتیوب و لینکدین، بازاریابی ویروسی اشکال و فرمهای گوناگونی داشته است. این فرایند میتواند در هر فرمت، رویکردی متفاوت و تکاملی داشته باشد، اما درپایان، مهم بهاشتراکگذاشتن اطلاعات و انجامدادن این کار در مقیاس بزرگ و بهصورت رایگان است. بهجای صرف هزاران نفر در کمپینهای تبلیغاتی گرانقیمت، کسبوکار (کوچک و بزرگ) بازاریابی ویروسی را بهعنوان راهی مقرونبهصرفه، نهتنها برای ارسال پیام خود به نقاط مختلف، بهطور کلی برای افزایش فروش و بهبود کسبوکار میشناسد. درواقع این پدیدهای است که در حال شتابگرفتن روزافزون است.
همانطور که کسبوکارهای گوناگون بازاریابی ویروسی را یک صورت مقبول و مطمئن از بازاریابی میشناسند، این رویکرد جذابتر از قبل خواهد شد؛ و همانگونه که فعالان تجاری و افراد بیشتری در حال پیوستن به این گفتمان هستند، اثر مثبت بازاریابی ویروسی بیشتر دیده میشود و همچنان سرعت میگیرد.
درحالیکه hotmail از عواقب این رقابت بزرگ رنج میبرد، هنوز هم یکی از بازیگران مهم درزمینهی ایمیل، و یک نمونه بسیار بانفوذ در جهان بازاریابی اینترنتی است؛ بهعنوان پدر بازاریابی ویروسی، hotmail برای همیشه بهعنوان سرویسی که آن را آغاز کرده است شناخته میشود و با تشکر از آن، کسبوکار امروز ما با وجود این بازاریابی بهتر شده است.
این روش بازاریابی نیز در مقایسه با بازاریابی سنتی تفاوتهایی دارد که در اینجا بهطور مختصر نام برده میشوند:
۱. ازبینبردن فاصلههای مکانی و زمانی
۲. ارائه اطلاعات کامل بهطور ۲۴ساعتی و در تمامی روزهای هفته
۳. ارتباط مستقیم و دوطرفه با کاربر
۴. دریافت نظرات از مشتری یا پاسخ فوری به او
نگرش زمانی در این بازار نیز بر بازه بلندمدت تمرکز دارد و از نظر اقتصادی بر جنبه تقاضا تاکید میکند تا عرضه.