در گذشتهای نه چندان دور، رئیس یک شرکت بزرگ تکنولوژی بودن، رویا محسوب میشد. از یکسو این شرکتها درآمدزایی میکردند و از سوی دیگر، تمجید و تحسین دیگران را تجربه میکردند.
گوگل، فیسبوک، آمازون و شرکتهای دیگر تاسیس شدند تا دنیا را به مکانی بهتر تبدیل کنند. امروز اما این شرکتها به اعتیادآور بودن، ایجاد فضای ضدرقابتی و مخرب برای دموکراسی متهم هستند.
رگولاتورها آنها را جریمه میکنند، سیاستمداران آنها را بازجویی میکنند و بسیاری دیگر در مورد صدمات ناشی از قدرت و نفوذ بیش از حد آنها هشدار میدهند.
نباید فراموش کرد که بسیاری از واکنشهای موجود علیه تکنولوژی نادرست و گمراهکننده است. این پیشفرض که کسبوکارهای بزرگ الزاما ظالم و تبهکارند، بههیچوجه صحیح نیست.
به عنوان مثال، اپل را به عنوان یکی از ارزشمندترین شرکتهای فهرستشده در جهان باید تحسین کرد. دلیل آن هم کاملا ساده است. اپل در حال تولید محصولاتی است که مردم میخواهند بخرند؛ حتی زمانی که رقابت بسیار شدیدی وجود دارد.
برخلاف ناشران، فیسبوک و گوگل به ندرت مسئولیت آنچه کاربران در پلتفرمهای آنها انجام میدهند، میپذیرند.باید این نکته را قبول کرد که اگر ارائهدهندگان خدمات آنلاینْ کوچک بودند، کیفیت این خدمات بسیار پایین میآمد.
مدارک مربوط به رابطه مستقیم استفاده از تلفنهای هوشمند و کاهش شادمانی بههیچوجه کافی نیست.همچنین اخبار جعلی تنها یک معضل آنلاین نیست و در فضای واقعی هم وجود دارد.
اما پلتفرمهای بزرگ در حوزه تکنولوژی نظیر فیسبوک، گوگل و آمازون، نگرانیها در مورد عدم رقابت را افزایش میدهند .بخشی از آن به این دلیل است که آنها اغلب از معافیتهای قانونی بهرهمند میشوند. برخلاف ناشران، فیسبوک و گوگل به ندرت مسئولیت آنچه کاربران در پلتفرمهای آنها انجام میدهند، میپذیرند. همچنین، سالهاست که بیشتر کاربران آمریکایی در آمازون، مالیات فروش را پرداخت نمیکنند.
به عبارت سادهتر باید گفت، غولهای حوزه تکنولوژی، فضای رقابتی را در بازاراز میان نبردهاند، بلکه خود آنها به تنهایی بازاری محسوب میشوند که زیرساختها و سیستمعاملهای مورد نیازرا برای اقتصاد دیجیتال فراهم میکنند. بسیاری از خدماتی که آنها ارائه میدهند، رایگان است. اما در واقع کاربران، اطلاعات شخصی خود را به آنها میسپارند؛ و این بهایی است که کاربر به عنوان مشتری میپردازد.
اگرچه این شرکتها در حال حاضر هم از قدرت بسیاری برخوردارند، اما ارزیابی و پیشبینی سرمایهگذاران بازار سهام این است که تنها طی یک دهه، آنها دو یا حتی سه برابر بزرگتر خواهند شد. بنابراین، این نگرانی وجود دارد که غولهای فناوری از قدرت خود در جهت گسترش سلطه و نفوذشان بر بازار و مصرفکننده استفاده کنند. وظیفه پیچیده سیاستگذاران این است که بدون آنکه نوآوری را سرکوب کنند، به مهار انحصارطلبی آنها بپردازند.