تجربه و پژوهش های علمی موید نسبت مستقیم بین آزادی رسانهای و کمپینهای مبارزه با فساد است. هراندازه رسانههای مستقل از آزادی بیشتری برخوردارباشند، بیداری فزاینده افکارعمومی را به دنبال داشته و در نتیجه سیستمهای سیاسی واقتصادی، تحت نظارت جدیتری قرار خواهند گرفت.
البته روشن است در بیداری افکارعمومی و مبارزه با فساد، رسانههای دولتی و حکومتی یا نمیتوانند و یا نقش اندکی را ایفا میکنند و نقش اصلی برعهدهی رسانههای مستقل است. رسانههایی که از استقلال در مالکیت و گردش مالی، استقلال در سیاستگذاری، استقلال در تحریریه برخوردار و متعهد به اخلاق حرفهای و کرامت رسانهای باشند.
اگر به جای رسانههای دولتی و حکومتی، رسانههای مستقلتر را توسعه میدادیم و اگر به جای کنترل تحریریهها و نادیده گرفتن کرامت خبرنگاران و دبیران و سردبیران، از رسانهها برای نظارت بر سیستمهای تبادل سیاسی و اقتصادی کمک میگرفتیم، امروز دو قبیله ی “بنی ارز” و “بنی طلا” به خود اجازه نمیدادند که همچون شتران بیمهار به جان مزرعهی بیت المال افتاده و هر چه بتوانند ببلعند و هر جه نتوانند، حیف و میل کنند.
صد افسوس که دستکاریهای غیرعلمی و غیر مسئولانه در جریان خبر و فضای رسانهای، نه تنها رسانه را از کارکرد نظارتی خود خارج ساخته، بلکه مخلوقی ناقص و الکن و غیر متوازن و ناتوان بر جای گذاشته است. در نتیجه مجموعهی رسانههای جمعی کشور تا حد نگران کنندهای توان اثرگذاری و مشروعیت خود را از دست دادهاند. به زبان دیگر، ماحصل عقیم سازی رسانههای داخلی، بارورسازی اخبار جعلی ( فیک نیوز) و رسانههایی با مبداء غیر ملی بود. در نتیجه، افکار عمومی ساحتی شکننده پیدا کرده و آسیبهای جبران ناپذیری را پذیرا شد که نمونهاش پراکندگی، سرگشتگی و تغییر سریع افکارعمومی تحت تاثیر امواج متضاد و متناقض است.
در دو دههی اخیر با رشد تکنولوژیهای نوین، رسانههای شهروندی هر گونه انحصار رسانهای را به چالش کشیدند. این امر، گرچه پدیدهای جهانی است اما کشورهایی را که از رسانههای مستقل و حرفهای پر قدرت کمتری برخوردار بودند، بیشتر تحت تاثیر قرار داد. اگر امروز انواع رسانههای جمعی کلاسیک و سنتی از جمله تلویزیون و بسیاری از روزنامهها و خبرگزاریها در کشورعزیزمان دچار ضعف هستند و جریان اصلی اطلاعات به رسانههای شهروندی منتقل شده است، ناشی از همان مداخلات قدرتمحور و انحصاری است که در حوزهی رسانههای کلاسیک صورت میگیرد و از بسیاری از آنها موجودی نحیف و وابسته ساخته است و گرنه رسانههای جمعی کلاسیک نیز در کنار رسانههای شهروندی توسعه مییافتند و چنین عدم تعادل و شکاف عمیقی شکل نمیگرفت. علاوه، رسانههای گروهی مستقل میتوانستند شکاف فزاینده دولت – ملت را به هم پیوند زده و از عمیق تر شدن آن پیشگیری کنند. کشورهای فراوانی را میشناسیم که در نظام رسانهای آنها هم رسانههای کلاسیک پر قدرت و هم از رسانههای شهروندی ایفای نقش می کنند و موازنهای منطقی و مکمل بین این رسانهها بر قراراست و هر کدام هم در آگاهی بخشی بر افکار عمومی و هم در نظارت بر یکدیگر سهمی به سزا دارند.
با آن که در توسعهی زیرساختهای اینترنت پیشرفتی چشمگیر داشتهایم و از این بابت خرسندیم. اما در سوی دیگر، یکی از بزرگترین مصائب، همین انحصار صدا وسیماست که از آن رسانهای ناکارآمد و در مواردی پدیدهای ژوراسیکی و مخرب ساخته است. در جهان امروز با وجود توسعه شبکهی اینترنت و به تبع میکروبلاگ ها، تلویزیون همچنان از پر قدرتترین رسانهها است. انحصار فعلی صدا و سیما و ترس از تکثر، عملا علاقمندان به تلویزیون را بین دو انتخاب قرار داده است؛ یا تماشای تلویزیون دولتی یا پناه بردن به ماهواره خارج از کشور. اگر روزی به تشخیص واضعان قانون، مادهی انحصار رادیو و تلویزیون دلایلی خاص داشته است، امروز این سیاست به نفع منافع ملی نیست و باید به میلیونها شهروند ایرانی اجازه داد، از تلویزیونهای دیگری نیز برخوردار شوند که از این آب و خاک سر برآوردهاند. رسانههای مستقل پر قدرت و ده ها تلویزیون خصوصی و نیمه خصوصی با مدیران و تحریریه های شناخته شده و حرفهای، می تواند بهترین موازنه برای فضای قطبی شده و غیر متعادل رسانهای امروز کشور باشد که از یک سو در انحصار رسانهها و تلویزیون دولتی و از سوی دیگر در امواج میلیونها میکروبلاگ با منابع معلوم و نامعلوم قراردارد. در جهانی که دولت- ملتهای مجازی در حال شکل گیری است و رسانههای بدون مرز هر روز توسعه مییابند، انحصار نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه افکار عمومی ملت ما را در مواجهه با امواج جدید منفعل و نحیف و مصرف کننده محض میسازد.
فراموش نمیکنیم در این روز، خبرنگاری والا مقام جان شیرین خود را در راه دین و میهن، فدای مبارزه با تحجر و تنگ نظری طالبان کرد و آموزه های فراوانی بر جای گذاشت. ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی، امید است روز خبرنگار، روز بازگشت به کرامت رسانه و روز بازنگری در سیاستهای رسانهای کشور و نیل به آزادیهای وعده داده شده در قانون اساسی باشد و به میمنت این روز ، خبرنگاران شریف و سخت کوش میهن بتوانند آزادانه به ایفای نقش نظارتی خود پرداخته و بالندگی و موازنهی هر چه بیشتر افکار عمومی را شاهد باشند. بی تردید در این مسیر، در کنار عوامل برونسازمانی، عوامل درون سازمانی نظیر ارتقاء سواد رسانهای، رعایت معیارهای حرفهای و اخلاقی و صیانت از پاکدستی رسانه و دور نگهداشتن آن از معاملات سیاسی و اقتصادی نقشی حیاتی خواهد داشت.
فرصت را مغتنم شمرده، در برابر یکایک خبرنگاران میهن، که پاکی و شرافت قلم خود را به رغم همهی کاستیها و تنگناها با هیچ چیز معاوضه نکرده و بر پای و سربلند ایستادند، سر تعظیم فرود آورده و درود قلبی و خاضعانه خود را نثارتان میکنم. خداوند یار و نگهدار شما و قلمتان باد.