سیاست‎های رسانه‎ای کشور، نیازمند بازنگری

سیاست‎های رسانه‎ای کشور، نیازمند بازنگری
تاریخ انتشار : سه شنبه, ۳۰ مرداد ۱۳۹۷
ابوالفضل فاتح

تجربه و پژوهش های علمی موید نسبت مستقیم بین آزادی رسانه‎ای و کمپین‎های مبارزه با فساد است. هراندازه رسانه‎های مستقل از آزادی بیشتری برخوردارباشند، بیداری فزاینده افکارعمومی را به دنبال داشته و در نتیجه سیستم‎های سیاسی واقتصادی، تحت نظارت جدی‎تری قرار خواهند گرفت.

البته روشن است در بیداری افکارعمومی و مبارزه با فساد، رسانه‎های دولتی و حکومتی یا نمی‎توانند و یا نقش اندکی را ایفا می‎کنند و نقش اصلی برعهده‎ی رسانه‎های مستقل است. رسانه‎هایی که از استقلال در مالکیت و گردش مالی، استقلال در سیاست‎گذاری، استقلال در تحریریه برخوردار و متعهد به اخلاق حرفه‎ای و کرامت رسانه‎ای باشند.

اگر به جای رسانه‎های دولتی و حکومتی، رسانه‎های مستقل‎تر را توسعه می‎دادیم و اگر به جای کنترل تحریریه‎ها و نادیده گرفتن کرامت خبرنگاران و دبیران و سردبیران، از رسانه‎ها برای نظارت بر سیستم‎های تبادل سیاسی و اقتصادی کمک می‎گرفتیم، امروز دو قبیله ی “بنی ارز” و “بنی طلا” به خود اجازه نمی‎دادند که همچون شتران بی‎مهار به جان مزرعه‎ی بیت المال افتاده و هر چه بتوانند ببلعند و هر جه نتوانند، حیف و میل کنند.

صد افسوس که دستکاری‎های غیرعلمی و غیر مسئولانه در جریان خبر و فضای رسانه‎ای، نه تنها رسانه را از کارکرد نظارتی خود خارج ساخته، بلکه مخلوقی ناقص و الکن و غیر متوازن و ناتوان بر جای گذاشته است. در نتیجه مجموعه‎ی رسانه‎های جمعی کشور تا حد نگران کننده‎ای توان اثرگذاری و مشروعیت خود را از دست داده‎اند. به زبان دیگر، ماحصل عقیم سازی رسانه‎های داخلی، بارورسازی اخبار جعلی ( فیک نیوز) و رسانه‎هایی با مبداء غیر ملی بود. در نتیجه، افکار عمومی ساحتی شکننده پیدا کرده و آسیب‎های جبران ناپذیری را پذیرا شد که نمونه‎اش پراکندگی، سرگشتگی و تغییر سریع افکارعمومی تحت تاثیر امواج متضاد و متناقض است.

در دو دهه‎ی اخیر با رشد تکنولوژی‎های نوین، رسانه‎های شهروندی هر گونه انحصار رسانه‎ای را به چالش کشیدند. این امر، گرچه پدیده‎ای جهانی است اما کشورهایی را که از رسانه‎های مستقل و حرفه‎ای پر قدرت کمتری برخوردار بودند، بیشتر تحت تاثیر قرار داد. اگر امروز انواع رسانه‎های جمعی کلاسیک و سنتی از جمله تلویزیون و بسیاری از روزنامه‎ها و خبرگزاری‎ها در کشورعزیزمان دچار ضعف هستند و جریان اصلی اطلاعات به رسانه‎های شهروندی منتقل شده است، ناشی از همان مداخلات قدرت‎محور و انحصاری است که در حوزه‎ی رسانه‎های کلاسیک صورت می‎گیرد و از بسیاری از آنها موجودی نحیف و وابسته ساخته است و گرنه رسانه‎های جمعی کلاسیک نیز در کنار رسانه‎های شهروندی توسعه می‎یافتند و چنین عدم تعادل و شکاف عمیقی شکل نمی‎گرفت. علاوه، رسانه‎های گروهی مستقل می‎توانستند شکاف فزاینده دولت – ملت را به هم پیوند زده و از عمیق تر شدن آن پیشگیری کنند. کشورهای فراوانی را می‎شناسیم که در نظام رسانه‎ای آنها هم رسانه‎های کلاسیک پر قدرت و هم از رسانه‎های شهروندی ایفای نقش می کنند و موازنه‎ای منطقی و مکمل بین این رسانه‎ها بر قراراست و هر کدام هم در آگاهی بخشی بر افکار عمومی و هم در نظارت بر یکدیگر سهمی به سزا دارند.

با آن که در توسعه‎ی زیرساخت‎های اینترنت پیشرفتی چشمگیر داشته‎ایم و از این بابت خرسندیم. اما در سوی دیگر، یکی از بزرگترین مصائب، همین انحصار صدا وسیماست که از آن رسانه‎ای ناکارآمد و در مواردی پدیده‎ای ژوراسیکی و مخرب ساخته است. در جهان امروز با وجود توسعه شبکه‎ی اینترنت و به تبع میکروبلاگ ها، تلویزیون همچنان از پر قدرت‎ترین رسانه‎ها است. انحصار فعلی صدا و سیما و ترس از تکثر، عملا علاقمندان به تلویزیون را بین دو انتخاب قرار داده است؛ یا تماشای تلویزیون دولتی یا پناه بردن به ماهواره خارج از کشور. اگر روزی به تشخیص واضعان قانون، ماده‎ی انحصار رادیو و تلویزیون دلایلی خاص داشته است، امروز این سیاست به نفع منافع ملی نیست و باید به میلیونها شهروند ایرانی اجازه داد، از تلویزیون‎های دیگری نیز برخوردار شوند که از این آب و خاک سر برآورده‎اند. رسانه‎های مستقل پر قدرت و ده ها تلویزیون خصوصی و نیمه خصوصی با مدیران و تحریریه های شناخته شده و حرفه‎ای، می تواند بهترین موازنه برای فضای قطبی شده و غیر متعادل رسانه‎ای امروز کشور باشد که از یک سو در انحصار رسانه‎ها و تلویزیون دولتی و از سوی دیگر در امواج میلیونها میکروبلاگ با منابع معلوم و نامعلوم قراردارد. در جهانی که دولت- ملت‎های مجازی در حال شکل گیری است و رسانه‎های بدون مرز هر روز توسعه می‎یابند، انحصار نه تنها اثر مثبتی ندارد بلکه افکار عمومی ملت ما را در مواجهه با امواج جدید منفعل و نحیف و مصرف کننده محض می‎سازد.

فراموش نمی‎کنیم در این روز، خبرنگاری والا مقام جان شیرین خود را در راه دین و میهن، فدای مبارزه با تحجر و تنگ نظری طالبان کرد و آموزه های فراوانی بر جای گذاشت. ۴۰ سال پس از انقلاب اسلامی، امید است روز خبرنگار، روز بازگشت به کرامت رسانه و روز بازنگری در سیاست‎های رسانه‎ای کشور و نیل به آزادی‎های وعده داده شده در قانون اساسی باشد و به میمنت این روز ، خبرنگاران شریف و سخت کوش میهن بتوانند آزادانه به ایفای نقش نظارتی خود پرداخته و بالندگی و موازنه‎ی هر چه بیشتر افکار عمومی را شاهد باشند. بی تردید در این مسیر، در کنار عوامل برون‎سازمانی، عوامل درون سازمانی نظیر ارتقاء سواد رسانه‎ای، رعایت معیارهای حرفه‎ای و اخلاقی و صیانت از پاکدستی رسانه و دور نگهداشتن آن از معاملات سیاسی و اقتصادی نقشی حیاتی خواهد داشت.

فرصت را مغتنم شمرده، در برابر یکایک خبرنگاران میهن، که پاکی و شرافت قلم خود را به رغم همه‎ی کاستی‎ها و تنگناها با هیچ چیز معاوضه نکرده و بر پای و سربلند ایستادند، سر تعظیم فرود آورده و درود قلبی و خاضعانه خود را نثارتان می‎کنم. خداوند یار و نگهدار شما و قلمتان باد.