آمدن بوریس جانسون به ساختمان شماره ۱۰ داونینگ استریت لندن برای منتقدان رویکردهای پوپولیستی و مدافعان گسترش پیمانها و تعاملات جهانی یک شوک بود. بسیاری از کارشناسان و سیاستمداران بدلیل حمایتهای صریح " دونالد ترامپ " از او و شباهتهای اخلاقی و رفتاریشان، از شکافهای تازه در برخی مناسبتهای لندن با دیگر کشورها خبر میدهند.
بوریس جانسون در نخستین نطقاش در حمله به "جرمی کوربین" رهبر حزب کارگر، او را مدافع حاکمان تهران دانست که از "پرس تی وی" وابسته به ایران پول گرفته است. در رابطه با ایران، ماجرای گروگان گرفتن " نفتکش در برابر نفتکش"، بحران مهم پیش روی اوست که بعد از برگزیت در اولویت دوم قرار دارد. تهران، اگرچه این انتخاب را تبریک گفته، ولی بر این اعتقاد است که او احتمالا پنجمین " ب" از گروهی است که پیشتر با نامهای بولتون، بنیامین نتانیاهو، بن زائد و بن سلمان به عنوان محورچهارگانه ضد ایران، لقب یافته بود.
نگاهی گذرا به مطبوعات و سایر رسانههای ایران گویای آن است که آنها این انتخاب را خوشایند ندانسته و بر این اعتقادند بوریس جانسون درارتباط نزدیک با ترامپ، قصد اعمال فشار بیشتر بر ایران و همراه سازی اروپاییها برای خروج از برجام را در سردارد.
اشپیگل یکی از نشریات معتبر آلمان با حذف حرف e از عبارت made in England ، آن را تبدیل به mad in England به معنای دیوانه در انگلیس کرده است. نخست وزیر انگلیس از سالها پیش، سوژه داغ کاریکاتوریستها بوده است.
جانسون سال پیش در مقام وزیر خارجه انگلیس در دولت " ترزا می " ، بعد از اظهار نظری نسنجیده در خصوص دلائل دستگیری "نازنین زاغری" در ایران، موجب پیچیدهترشدن وضعیت این شهروند ایرانی- بریتانیایی شد. او برای جبران تبعات گفتارش به ایران سفر کرد و البته ناکام ودست خالی بازگشت.
برخی رسانههای بریتانیا، روی کار آمدن بوریس جانسون را، مصادف با پایان حضور انگلیس در اتحادیه اروپا و نگاه پررنگتر به آن سوی آتلانتیک ارزیابی کردند. چرا که او در اعتراض به تساهل و میانهروی " ترزا می" در خروج بی چون و چرا از اتحادیه اروپا ( برگزیت ) بود که کابینه را ترک کرد. او حالا گفته که تا سه ماه دیگر، با توافق یا بدون توافق از اتحادیه اروپا خارج میشود. "برگزیت" آزمون سختی برای انگلیس است که تبعات اقتصادی زیادی را برای این کشور در پی خواهد داشت. هرچند بنظر میرسد ترامپ با حمایت حداکثری از بوریس جانسون، شرایطی را پدید آورد تا انگلیس با بحران فزاینده اقتصادی ناشی از خروج روبرو نشود.
آلمان و فرانسه به عنوان ستونهای اتحادیه اروپا و از مدافعان سرسخت این اتحادیه قدرتمند جهانی، تمام تلاش خود برای جلوگیری از این واگرایی را بخرج دادند. اما امیدها برای ماندن بریتانیا در اتحادیه اروپا علیرغم تمایل ایرلند برای ماندن در آن هر روز کمرنگ و کمرنگتر میشود. با این خروج، تحقق رویای اروپای واحد که بزرگترین همگرایی بین دولتها و ملتها در تاریخ بشر است، چشماندازی توام با ابهام خواهد داشت.ا
باید به انتظار روزها و ماههای آینده نشست و دید که بوریس با برگزیت و برجام نیمه جان که نفسهای آخر خود را میکشد، چه خواهد کرد؟