موضوع بی اعتمادی به رسانه ها در ایران بحث بلندی دارد. ریشه های این بی اعتمادی به ساختار معیوب ناظر به شکل گیری رسانه و رویکردهای حاکمیت و البته قدرت جامعه مدنی باز می گردد. مع الوصف اتفاق اخیر در ماجرای سقوط هواپیما که رسانه ها بی چون و چرا و بدون پرسشگری به نقل نظرات مسئولان پرداختند و مدام از منفی بودن احتمال اصابت موشک خودی به این هواپیمای مسافربری خبر دادند، بیشتر خود را عیان کرد.
از سوی دیگر رسانه های خارجی و ماهواره ها مدام نقل قول هایی را بیان کردند که هواپیما بر اثر اصابت ۲ موشک منهدم شده است. در گیرودار نفی داخلی و تاکید خارجی، دست آخر ستاد کل نیروهای مسلح پذیرفت که این اتفاق افتاده است. پس از آن بود که سیل انتقادات شروع شد. بسیاری می پرسیدند چطور می شود به رسانه هایی اعتماد کرد که نقش پایشگری قدرت به نمایندگی از افکار عمومی را فروگذار کرده و اصطلاحا تنها مثل بوق عمل می کنند.
در پی این هجمه درست بود که انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران بیانیهای درباره ساقط شدن پرواز ۷۵۲ توسط سپاه منتشر کرد و نوشت: اکنون در حال تشییع اعتماد عمومی هستیم و اولین تابوتهای آن شامل جنازههای رسانههای رسمی بهویژه صداوسیما و سپس مطبوعات و سایتها است.
در بخشی از بیانیه این انجمن ، از «بوق و روابط عمومی» شدن رسانهها انتقاد شده و از اتفاق رسانهای صبح شنبه به عنوان یک «فاجعه رسانهای» یاد شده است.به نوشته این انجمن، در صبح این روز در حالی که مردم تیترهای شرمآور برخی رسانهها مبنی بر توطئهآمیز بودن اتهام سقوط با موشک را روی دکهها مشاهده میکردند، همزمان از طریق دیگر در حال خواندن اطلاعیههای ستاد مشترک نیروهای مسلح و نیز ریاستجمهوری در خصوص اصابت موشک به هواپیما بودند. این انجمن همچنین با تأکید بر اینکه «پنهانکاری دستاندرکاران، از رسانه رفع مسئولیت نمیکند»، از همکاران خود خواسته است که از این پس بدون ملاحظات مرسوم که تماماً نیز غیرقانونی است در تهیه خبر، گزارش و تحلیل اقدام کنند.
از زمان سقوط هواپیمای پرواز ۷۵۲ که به کشته شدن ۱۷۶ مسافر ایرانی و غیرایرانی آن انجامید، تا بیش از ۷۲ ساعت بعد که سپاه پاسداران مسئولیت شلیک موشک به این هواپیما را پذیرفت، همه رسانههای رسمی داخل ایران، ازجمله روزنامهها و خبرگزاریها، انتشار خبر احتمال شلیک موشک را «جنگ روانی دشمن» اعلام کردند.
سرمایه اجتماعی آسیب دیده است
هادی خانیکی استاد ارتباطات نیز گفت: کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه موجب از بین رفتن اعتماد عمومی و افزایش هراس از آینده می شود. وی افزود: با کاهش سرمایه اجتماعی، افراد اعتماد به یکدیگر را از دست می دهند و اعتماد به نهادهای رسمی، دینی و اجتماعی کاهش می یابد که این امر نگرانی از وضعیت شغلی، زندگی و امنیت در بین افراد جامعه را افزایش می دهد.
وی ادامه داد: سرمایه اجتماعی حدود ۱۰۰ سال است که در دنیا مطرح و وارد مباحث اقتصادی شده است. این بحث نخستین بار توسط یک معلم آمریکایی در سال ۱۹۱۶ مورد بحث قرار گرفت. بر اساس تحقیقات این معلم، دانش آموزانی که با هم درس می خواندند، گروههای ورزشی داشته و حس جمعی و تیمی داشتند، موفقیت بیشتری نسبت به حس رقابت داشته و به هم اطلاعات نمی دادند و گروه ورزشی نداشتند، کسب کردند.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی افزود: در وضعیتی که بی اعتمادی و سوء ظن وجود نداشته باشد و فرد احساس حمایت کند، سرمایه اجتماعی افزایش می یاید. خانیکی ادامه داد: چیزی که می تواند همبستگی و اعتماد را تامن کند، مجموعه ای از قوانین و مقررات، هنجارها و ارزش ها در یک جامعه است که در وضعیت حاضر آسیب جدی دیده است.
اعتماد مخاطب با عذرخواهی برنمی گردد
مدیرمسوول یکی از روزنامه های صبح که فردای این اتفاق از مردم عذر خواهی کرده بود، در پاسخ به اینکه آیا میتوان مرجعیت رسانهای به چالش کشیده شده رسانهها را برگرداند؟ اظهار کرد: این عذرخواهی ارتباطی به این ندارد که ما بخواهیم مخاطب بیشتری را جلب و جذب کنیم. ما اشتباهی کرده بودیم که طبیعتا باید عذرخواهی میکردیم. اینکه اعتماد مخاطب برگردد، با یک عذرخواهی اتفاق نمیافتد. ولی به طور کلی این نکته که ما یک اشتباه کردیم و حرف ناحقی گفته شده باید جبران شود و چون ناخواسته بوده ما عذرخواهی میکردیم.
آرش خوشخو ادامه داد: به هر حال به دلیل فضای خاصی که در رسانههای رسمی حاکم است، یک نوع برداشت ناقص از مساله منافع ملی موجب این اتفاق شده است. چیزی نگفتن را میشود درک کرد که شاید با منافع ملی زیاد ناهمگون نشود، اما راست را نگفتن اگر به صورت اتوماتیک یا سازمانیافته باشد، کاملا متضاد با مسالهی منافع ملی است؛ البته اینجا کسی نمیخواهد بگوید ما دروغ گفتیم مقامات هم مطرح کردند مساله در حال بررسی است، ولی کلا مسالهی منافع ملی هیچ ربطی به اینکه راست را نگوییم ندارد؛ این کاری بدیهی است که باید انجام دهیم؛ آن هم برای کشوری که حکومت مذهبی دارد.
خوشخو افزود: روال باید بر روی راستگویی باشد یا حداقل حرفی نگفتن. اما ما (رسانهها) ناخواسته وارد این بازی شدیم و گول برخی کارشناسان را خوردیم که مشخص شد سواد کامل در حوزه هوانوردی نداشتند و نیاز بود که از خوانندگانمان عذرخواهی کنیم. این اتفاق به بزرگ بودن حادثه هم برمیگردد و نشانهی تحول ناگهانی از سوی رسانهها نیست، بلکه عمق حادثه بالا بوده است. به لحاظ کار حرفهای رسانهها باید عذرخواهی میکردند.
وی در پایان گفت: ما دربارهی مخاطبان خودمان صحبت میکنیم. ما سعی میکنیم مطالب موثق و سرگرمکننده برای مخاطب بگذاریم، به همین دلیل سعی کردیم هیچگاه خلاف واقع نگوییم. همیشه مسالهی منافع ملی برای ما مهم و خیلی استراتژیک بوده است. الان هم در ماجرای سوگواری هم تا جایی حرکت میکنیم که منافع ملی به خطر نیفتد. اینکه برخی خوشحالند که راست گفتهاند، خوب ذات ماجرا این است که همه راستگو باشیم. اگر این سنت پیش برود که نشریات حداقل دروغ نگویند، مطبوعات شاید بتوانند آن جایگاه ترک خوردهشان را به دست بیاورند.