شبکه های اجتماعی و افزایش نظارت عمومی

تاریخ انتشار : سه شنبه, ۱۱ مهر ۱۳۹۶
داریوش عباسی

فضاي مجازي از جمله بسترهاي جديد ارتباط است كه در دهه اخير رشد حيرت انگيزي در جامعه ما داشته است.

شبكه هاي اجتماعي نيز كه مولود پديده اينترنت و فضاي مجازي است همزمان با پيشرفت فن اوري موبايل،سهولت و اقبال بيشتري يافته است.

موضوع اين است كه بيشتر بودن صميميت ارتباطات در فضاي مجازي نسبت به واقعيت فيزيكي  مبتني بر يك پيش فرض است كه در صورت راستي ازمايي، مي تواند تائيد و يا رد شود.براي همين مايلم نگاه خود را مبتني بر اين انگاره اثبات شده نگذارم اما مي توانم به اين نكته اشاره كنم كه فضاي مجازي  را نبايد در تقابل با  فضاي واقعي دانست.بنظر بايد همانگونه كه مك لوهان، تلويزيون را امتداد چشم و راديو را امتداد گوش انسان تلقي كرد،ما نيز مي توانيم اين فن اوري را امتداد توانايي هاي انسان كه در سايه انفجار اطلاعات رخ نموده ببينيم و  بدانيم اساسا فن اوري در اغاز شكل گيري خود با هيجان و جذابيت بيشتري همراه است كه در روند زماني تعديل مي شود.

اين اتفاق در گذشته نيز براي نوآوري هاي رسانه اي صورت گرفته بوده و بر خلاف پيش بيني ها، جايگزين اسلاف خود نشده و كاركرد خود را در كنار سايرين پيدا كرده است. من مايلم در ابتدا به  تحليل و  چرايي رشد توجه به شبكه هاي اجتماعي بپردازم و بعد اشاره اي به مزايا و نوعا معايب ان داشته باشم.

فقدان فضاي باز اطلاع رساني و گردش آزاد اطلاعات، نگراني هاي عمومي از  پيامدهاي بيان تمام نظرات در قلمرو عمومي ، وجود خطوط قرمز در حوزه سبك زندگي ، نارس ماندن پروژه تحزب در كشور و برخوردهاي تند با نشر ديدگاههاي متفاوت در مطبوعات در ادوار مختلف، همه و همه موجب شده  شبكه هاي اجتماعي، رشدي بسيار عجيب را در ايران داشته باشد. بنابراين بخشي از تغييرات در ادامه رشد يا افت توجه به شبكه هاي اجتماعي، منوط به تغييراتي در جامعه و سياست هاي كلان موجود است .در واقع اين اقبال به خودي خود عامل اصلي نيست و معلول شرايط و فضاهايي در جامعه است.

بنابراين ما بايد با انجام اصلاحاتي در فضاي عمومي كشور، سعي كنيم اين اقبال غير طبيعي را متعادل كرده و يا اگر نمي توانيم، بدانيم كه هر بخش از جامعه ايراني به چه دليل در اين فضاي شبكه اي جا خوش كرده است.

من مايلم بيشتر بر وجه مثبت فن اوري هاي ارتباطات از جمله اين اپليكيشن ها تاكيد كنم.كمك به گردش ازاد اطلاعات،گسترش دموكراسي، رشد آگاهي توده اي ، كاهش هزينه ها در اطلاع رساني ،سرعت پيام رساني و مواردي از اين دست از مزاياي اين  دستاورد  و امكان تازه است.

به طور کلی، همه تکنولوژی های ارتباطی را می توان همچون یک فرصت دانست.

به عنوان مثال، بسیاری از فضاهای جدید ارتباطی تحت نفوذ سیاسی نیستند و مردم تا حد بیشتری از گذشته، آزادانه درباره دیذگاه ها و نظرات خود می نویسند و صحبت می کنند.

از همین رو می بینیم که چگونه تاثیر فضای سیاسی به مرور در حال کاهش  و فضای سابق در حال شکستن و تغییر است.

این فضای مناسبی برای گفت و گو و تمرین دموکراسی است.فرصتی که در طول تاریخ و در ادوار مختلف از مردم ما دریغ شده و اینک به یمن این فضای تعاملی و گسترده برای مردم ایجاد شده است.

افزایش نظارت عمومی هم از دیگر نتایج این فضای شبکه ای است.برای مثال ، نقد رفتار عباس جدیدی ورزشکار و عضو شورای شهر در گرفتن عکس یادگاری با جنازه مرحوم پورحیدری، نقد رفتار دوگانه آزاده نامداری مجری تلویزیون در داخل و خارج، پرداختن به ادبیات و رویکرد مدیر عامل چسب هل در آذربایجان و صدها موضوع سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی در فضای شبکه های اجتماعی  در راستای افزایش نظارت عمومی و تصحیح رفتارها قابل توجه است.

شاید در مواردی در گفت و گو ها، به یکدیگر انگ بزنیم و یا توهین کنیم و دشنام دهیم، اما بتدریج و به مرور زمان، گفت و گو و مدارا و دگرپذیری را می آموزیم.

از ديگر سو مي توانم به وجود اخبار تقلبي (fake news) ، بي مسئوليتي در اتهام زني به افراد، شايعه سازي در سطح افكار عمومي و اتلاف بيش از حد وقت افراد را مورد اشاره قرار دهم كه مي توان با تعامل و روشنگري، اين معايب را به درصد قابل قبولي كاهش داد.

نكته اخر در خصوص مطالعه است.فكر ميكنم ما بايد با كاهش زمان استفاده از شبكه هاي اجتماعي و تقليل ان به زير يكساعت، به كتاب روي بياوريم.كتاب  و كتابت و قلم و انچه از ان مي تراود، مقدس ترين ابداع و محصول بشر است.دانش و خرد ناشي از مطالعه عمقي است كه جامعه را به شرايط بهتر رهنمون مي كند.توسعه يافتگي ،دست يابي به جامعه اي چندصدايي، تكثر و دگر پذيري، رشد فكري و علمي و فرداي بهتر  دنيا در گرو اشتي و توجه به پدر همه رسانه هاست.