آنتونی لوونشتاین روزنامهنگار برجسته استرالیایی گفته است ژورنالیستها باید آشکار کنند به چه کسی رأی میدهند و هرگونه گرایش سیاسی را که بر گزارشگری آنها تأثیر بگذارد روشن سازند.
استدلال او این است که ما و خوانندگانمان باید بپذیریم تأثیرپذیریم. ما که خودمان از دیگران میخواهیم شفاف باشند چرا باید خودمان را استثناء کنیم؟ اگر میخواهیم اعتمادی را که به حرفه ما وجود دارد حفظ کنیم، باید دیدگاههای سیاسیمان را به وضوح اعلام کنیم.
او با اعتقاد به اینکه روزنامهنگاران “تأثیرگذاری وسیعی بر مباحث عمومی” دارند، میگوید گرایش حزبی روزنامهنگار -و در نتیجه تضاد منافع بالقوه – چیزی است که خواننده یا بیننده و یا شنونده باید از آن مطلع باشد.
لوونشتاین در سیدنی مستقر است و طبعا از منظر و زمینهای استرالیایی استدلال میکند اما آشکار است که استدلالش جهانشمول است. او مینویسد: “روزنامهنگاران اگر به ما نگویند به چه کسی رأی میدهند، مسئولند. بهانه آنها برای اینکه بگویند این یک موضوع شخصی است و گفتنش فقط دست آنها را پیش سیاستمداران رو میکند، پذیرفته نیست. آنها نمیتوانند مدعی شوند آشکارشدن رأیشان سبب میشود سیاستمداران آنها را به سوگیری و اعمال تبعیض بین بازیگران سیاسی متهم کنند. چنین امری، به هر حال رخ میدهد. بخش عمده اخبار “اختصاصی” ما روزنامهنگاران چیزی نیست جز درزدادن محدود اطلاعات توسط اهل سیاست، نزد روزنامهنگار مورد اعتمادشان.
اینکه ما بتوانیم سرمان را بالا بگیریم و ادعا کنیم فقط چیزهایی را که میبینیم گزارش میکنیم متعلق به گذشته است. واقعنگری چیزی است که فقط میتوان در ذهنی متوهم جستجو کرد.
اگر به جای اینکه خودمان را به صورتی غیرطبیعی فراتر از مباحث و موضوعات قرار دهیم و تظاهر به بیعقیدگی کنیم مشتمان در مقابل خوانندگان و مصرفکنندگان اخبار و گزارشهایمان باز و موضعمان روشن باشد، روابط بسیار قویتری با آنها برقرار خواهیم کرد.
او در ادامه به این امر میپردازد که ایده عینیگرایی روزنامهنگاران و یا اینکه اصولا بتوانند عینیتمحور باشند تا چه حد بیپایه است و ادامه میگوید: “مسلما هدف ما این است که تا حد امکان بیطرفبودن را رعایت کنیم و درعینحال به مخاطبان خود نشان دهیم اشخاص خالیالذهن و بیموضعی نیستیم.”
استدلال لوونشتاین، فریبنده است. عدم موافقت با او در این زمینه که ما افرادی بالطبع تأثیرپذیرو صاحب عقیده بوده و با وجود تلاش برای اعمال حداکثر انصاف،به آنچه مینویسیم -یا نمینویسیم- رنگی از آراء خودمان میپاشیم، غیرممکن است. اما اینکه گزارشهای خود را چگونه چارچوبگذاری میکنیم، اهمیت دارد.
او به روشنی مشخص میکند روزنامهنگارانی که برای مؤسسات بزرگ رسانهای دارای مالک کار میکنند نمیتوانند به آزادی بنویسند. آنها محصور خواستها و سوداهای مالکان رسانه و سردبیران هستند و کسانی که به دنبال مقابله با این واقعیت میروند، مجبورند در جای دیگری شغل جستجو کنند.
غالب روزنامههای انگلیسی سوگیری حزبی دارند و مطمئن نیستم فرقی داشته باشد ستوننویسان و مفسران آنها گرایش و رأی خود را اعلام کنند یا نه. آیا اگر خبر شویم نویسنده دیلیمیل به حزب محافظهکار رأی داده و نویسنده دیلیمیرور به حزب کارگر، حیرت میکنیم؟
البته وضع گزارشهای خبری فرق میکند زیرا این گزارشها وجه عینی دارند. وقتی بین آنچه خبرنگار نوشته با آنچه چاپ میشود -عمدتا در نشریات تابلوئید- زمین تا آسمان فرق است، خندهدار است بخواهیم بدانیم خبرنگار به کدام حزب رأی میدهد.
روی گرینسلید، استاد دانشگاه لندن و ستوننویس گاردین / منبع: گاردین / برگردان: تحریریه افقنو