غیبت نخبگان در سازمان های رسانه ای

تاریخ انتشار : جمعه, ۰۵ آبان ۱۳۹۶
حمیدرضا صفایی

خلاقیت یکی از موضوعاتی است که لازم است در اجزا و ارکان سازمانها نهادینه شود.

به این معنی که مدیران و کارکنان آن سازمان از توانایی ذهنی لازم برای خلق و ارائه ایده های جدید برخوردار باشند.همچنین تغییرات و تحولات در سازمان رسانه های خلاق، ارزش تلقی شده و نه فقط مقاومتی در برابر آن دیده نمی شود، بلکه تغییرات، فرصتی برای تعالی و تکامل سازمان قلمداد می گردد.

از آنجا که رسانه ها با مسائل اساسی جامعه بطور مستقیم مرتبطند، تنها با سازماندهی مناسب در قالب سازمانهای چابک، سازمان یادگیرنده، سازمان اثربخش، سازمان توانمند ساز و در نهایت سازمان خلاق قادر به فهم و درک وطرح مسائل جامعه است و این مستلزم ایجاد سازمانهایی با مشخصات فوق است تا بتواند در جلب و جذب نخبگان به عنوان انسانهای خلاق و کارا که بالاترین امتیاز را در رشته های خود بدست آورده اند، موفق شود.

 این بدان معنی است که تفکر ارزشی جایگزین تفکر گزینه ای شود. در این صورت بجای انتخاب بهترین راه از میان راههای موثر، به ایجاد و خلق راه یا راههای جدید همت می شود.

توانمند سازی نیروی انسانی تداوم حیات سازمانها را ممکن می سازد و این نکته در سازمانهای رسانه ای در اولویت نخست است.سازمان توانمندساز در رسانه، نه فقط در پی افزایش اختیارات کارکنان، بلکه به دنبال ارتباط مستمر و موثر با نخبگان است.

از جمله مشکلات مدیریت رسانه در ایران، عدم وجود مهارت های برقراری ارتباط و نبود " تفکر انتقادی " است که نخبگان را از شرکت در شوراهای راهبردی و اتاق های فکرباز می دارد.ساختار غلط سازمان های رسانه ای نیز که هرمی و غیر منعطف است، در ایجاد چنین فضایی نقش داشته است.

در سازمان رسانه ای، باید به " غنی سازی شغلی" توجه شود. به این معنی که به کارکنان اختیارات و مسئولیت های متفاوت و متنوع اعطا شود.

در بررسی داده های برخی پژوهش ها مشاهده شده است، نخبگان از عدم استقبال ایده های نو از سوی مدیران گله مندند.در حالی که سازمان رسانه ای اگر در شمار سازمانهای یادگیرنده باشد، باید یادگیری مستمر در دستور کار اصلی این گونه سازمانها قرار گیرد.همان نکته ای که با استعاره مورگان تحت عنوان سازمان به عنوان مغز به آن اشاره می کند.بر این اساس کنش و واکنش سریع و جمع‌آوری و پردازش اطلاعات جدید، مهمترین وظیفه سازمانهاست.

اکنون در دومین دهه قرن بیست و یکم، "اثربخشی" به عنوان یک سازه اجتماعی مهمترین کارکرد سازمانهای رسانه ای است که پیش از آنکه " فرآیند محور باشد، "انسان محور" است . در سازمان رسانه ای، اعتماد مخاطب است که اثر بخشی را تضمین می کند و اعتماد زمینه " اعتبار" را فراهم می نماید و همه این موارد " مشروعیت" رسانه را سبب می شود.

بنابراین سازمان اثر بخش رسانه ای، باید انسان گرا باشد. به گونه ای که " انسان" در راس امور باشد، نه تکنیک و ساختار مقررات خشک و ثابت اداری .و این جز با جذب و نگاهداشت نیروی نخبه میسر نمی شود.