تکینگی، نزدیک است

تکینگی، نزدیک است
تاریخ انتشار : يکشنبه, ۰۸ خرداد ۱۴۰۱
داریوش عباسی

تکینگی فناوری فرضیه ‌ای است که پیش بینی می‌کند که شتاب فناوری در نهایت باعث می‌شود که هوش مصنوعی از هوش بشر پیشی بگیرد و منجر به تغییرات شگرف یا حتی پایان تمدن بشری بشود. چون توانایی‌های چنین هوشی ممکن است قابل درک نباشند، اتفاقاتی که بعد از تکینگی فناوری می‌افتند ممکن است پیش‌بینی‌ناپذیر باشند.

اولین استفاده از واژه «تکینگی» در این معنا، توسط ریاضیدان جان فون نویمان بود. در سال ۱۹۵۸، استنی‌سواف اولام، با اشاره به بحثش با فون نویمان، بیان داشت که «شتاب فزایندهٔ پیشرفت فناوری و تغییر در حالت زندگی انسان، از نزدیک شدن به یک تکینگی بنیادی در تاریخ نژاد بشر حکایت دارد که فراتر از آن، امور انسانی آنگونه که ما آنها را می‌شناسیم، نمی‌تواند ادامه داشته باشد».این اصطلاح توسط نویسنده داستان‌های علمی تخیلی ورنر وینج رایج شد، که استدلال می‌کرد هوش مصنوعی، تقویت بیولوژیکی انسان، یا واسط مغز و رایانه می‌توانند از علل احتمالی تکینگی باشند.

طرفداران تکینگی به‌طور معمول چنین می‌اندیشند که «رشد فزاینده هوش»، که در آن «فراهوش» پیوسته نسل‌های قدرتمندتر ذهن را طراحی می‌کند، ممکن است به سرعت رخ دهد و تا زمانی که توانایی‌های شناختی هوش مصنوعی تا حد زیادی از هوش انسانی پیشی بگیرد، متوقف نشود.

ری کورزوایل (Ray Kurzweil) دانشمند علوم رایانه و آینده شناس در مقدمه کتاب «رایانه » نوشته فون نویمان، به استفاده از این واژه توسط فون نویمان اشاره می‌کند. کورزویل پیش‌بینی می‌کند که تکینگی حدود سال ۲۰۴۵ رخ می‌دهد در حالی که وینج تاریخی قبل از ۲۰۳۰ پیش‌بینی می‌کند. در اجلاس تکینگی سال ۲۰۱۲، استوارت آرمسترانگ مطالعه‌ای روی پیش‌بینی‌های کارشناسان هوش مصنوعی انجام داد و به طیف گسترده‌ای از پیش‌بینی‌ها رسید که میانه‌شان سال ۲۰۴۰ بود. عدم قطعیت زیادی در این بیش‌بینی‌ها وجود دارد به طوری که آرمسترانگ در سال ۲۰۱۲ احتمال وقوع تکینگی بین ۵ تا ۱۰۰ سال آینده را ۸۰ درصد دانست.

در مجموع، سینگولاریتی) ( Singularity  یا تکینگی را سرعت رشد علم و فناوری در یک بازه زمانی مشخص می دانند  که بر اساس پیش بینی صورت گرفته توسط Ray Kurzweil بیان شده است. اما این رشد فناوری به گونه‌ای نیست که تماما توسط انسان صورت گیرد. بلکه منظور، بازه ای از تاریخ است که در آن نوآوری‌های انسان به قدری پیشرفت خواهد کرد که باعث به وجود آمدن هوش مصنوعی یا ربات‌هایی می‌شود که از خود انسان هوشمندتر خواهد بود.

ری کورزوایل ، از سال ۱۹۹۰ تا به امروز بیش از ۱۴۷ پیش بینی در رابطه با آینده فناوری در زمینه‌های گوناگون علمی، پزشکی، مکانیک، فناوری و… ارائه داده است که بیش از ۸۶ درصد از این پیش بینی‌ها درست در همان زمان به وقوع پیوسته‌اند. بر اساس پیش‌بینی‌های این فرد، تکینگی فناوری و یا همان سینگولاریتی تا سال ۲۰۲۹ موجب می شود، هوش ماشینی درست در حد و اندازه هوش انسان قرار دارد اما بعد از گذشت چند سال از این بازه زمانی یعنی تا سال ۲۰۴۵ هوش انسانی و هوش ماشینی با هم ترکیب شده و پیشرفت فناوری چندین برابر خواهد شد.

کورز وایل که پدیدآورندهٔ کتاب‌های متعددی ازجمله هوش مصنوعی است، معتقد است: تگینگی نزدیک است و در این باره کتابی نوشته است. او همچنین به ترابشریت، آینده ‌پژوهی و عصر ماشین‌های معنوی و نیز چگونگی خلق یک ذهن اعتقاد دارد. او مدافع حرکت‌ها حول آینده ‌پژوهی و ترابشریت و نگاه خوش‌بینانه‌ای به تمدید حیات، آیندهٔ فناوری نانو، رباتیک و زیست‌ فناوری دارد. کورتْزْوایْل در زمینهٔ تغذیه، سلامت و نامیرایی نیز سه کتاب نوشته‌است. او باور دارد که نامیرایی، تا سال ۲۰۵۰ دست‌یافتنی است، و در این راه قائل به فناوری‌هایی همچون نانوروبات‌های (nanobots) تعمیرکنندهٔ بدن می‌باشد

پیش بینی عصر تکینگی

شماری از دانشمندان که به نام چند تن از آنها اشاره شد، معتقدند بعد از دوره زمانی کنونی، هوش انسانی و ماشینی با هم ترکیب می‌شوند و در ادامه، هوش ماشینی از هوش انسان پیشی خواهد گرفت. از این دوره زمانی با عنوان تکینگی یا سینگولاریتی نام برده می شود.

همانطور که در فیلم‌های علمی تخیلی دیده‌اید زمانی به وجود می‌آید که هوش ماشینی از انسان پیشی گرفته و ربات‌ها محکوم به نابود کردن بشریت می‌شوند. در سینگولاریتی و تکینگی هم برخی افراد بر این باورند که این حقیقت روزی از تخیل خارج شده و انسان‌ها با به وجود آوردن هوش ماشینی باعث نابودی خوا خواهند شد، چرا که هوش ماشینی قابل درک نبوده و نمیتوان آن را پیش بینی کرد. این درست همان اتفاقی است که بعد از تکینگی نمیتوان آن را پیش بینی کرد. چرا که دیگر ما انسان‌ها تنها نیستیم و هوش ماشینی هم در اتفاقاتی که در این جهان در حال رخ دادن است دخیل خواهد بود.

در چنین زمانی ربات‌ها و هوش ماشینی، درست مانند یک انسان کاملا قادر به تفکر هستند و نیازی به انسان ندارند. البته دانشمندان بر سر این مساله، وحدت نظر ندارند؛ جز اینکه در یک موضوع همه آنها یک نظر دارند و آن چیزی نیست جز اینکه: اگر هوش ماشینی و هوش انسانی در کنار هم و در انحصار یک کشور یا گروه خاص باشند، ما با یک کشور و گروه خاصی مواجه هستیم که کنترل همه چیز را بر روی انسان و هوش ماشینی که از انسان حاصل شده است را خواهد داشت.

خب با این اوصاف ما در شرایطی قرار خواهیم گرفت که هیچ درک درستی از آن نداریم. چرا که قدرت درک این مسئله بسیار دشوار است. کورزویل در کتاب خود تحت عنوان عصر داده‌های معنوی به این مسئله پرداخته است که تمامی داده‌های انسان در یک نقطه خاصی متوقف شده و از حرکت باز خواهند ایستاد. دیگر هیچ درک درستی از این بازه زمانی به دلیل اتفاقاتی که ترکیب هوش ماشینی با هوش انسانی ایجاد کرده نخواهیم داشت. او معتقد است، این نقطه و این بازه زمانی درست در بین سال‌های ۲۰۲۹ تا ۲۰۴۵ رخ خواهد داد.

براساس اعتقاد این مهندس چیزی که مشخص است این خواهد بود که هوش ماشینی در حال قدرت دادن به ما بوده و ما را باهوش‌تر خواهند کرد. این هوش ماشینی در ادامه در بدن ما قرار خواهد گرفت و درست با پیوندی که بین مغز انسان در آن ایجاد می‌شود، باعث باهوش‌تر شدن فرد خواهد شد. اگر چنین اتفاقی رخ دهد روزی خواهد رسید که یک انسان می‌تواند کلیه داده‌های گوگل را در مغز خود مشاهده و تجزیه و تحلیل کند. یا دیگر نیازی نخواهد داشت که اصلا به دنبال جستجو در اینترنت برای یک موضوع خاصی باشد، کافی است به مغز خود مراجعه کرده و از بین بیلیون‌ها اطلاعاتی که در مغز خود دارد موضوع مورد نظر را درست مثل یک موتور جستجو در کوتاه‌ترین زمان ممکن یافته و روی آن تمرکز کند. به این قسمت از مغز انسان که عملیات پیوند هوش ماشینی و هوش انسانی روی آن صورت خواهد گرفت نئوکورتکس می‌گویند.

بر اساس پیش بینی وی بعد از سال ۲۰۳۰ رایانه‌هایی را خواهیم داشت که با پیوند دادن آنها به مغز انسان می‌توان هوش آدمی را تقویت کرد. پس به جای اینکه منتظر بمانیم تا سینگولاریتی یا تکینگی یک زمان رخ دهد و سرنوشت ما را در دست بگیرد، آن را با خود ترکیب کنیم. با این فناوری ما می‌توانیم نیازهای فیزیکی هر انسانی را به راحتی کنترل کنیم.

به عنوان مثال بیماران گوناگون همچون بیماری SMA را در نظر بگیرید که به دلیل نقص ژنتیکی انواع و اقسام مشکلات حرکتی، تنفسی و… را دارند. اگر سینگولاریتی سریعتر رخ دهد به راحتی می توان ژن معیوب را اصلاح کرده و در یک دوره زمانی کوتاه این بیماران درمان شوند. یا افرادی که مشکل چاقی دارند را در نظر بگیرید، کافی است بخشی از ژن این افراد را که مسئول چاقی فرد است را غیرفعال کنیم تا در کوتاه‌ترین زمان ممکن به وزن ایده‌آل خود برسند.

فیلمی هم در زمینه سینگولاریتی با نام Singularity 2017 ساخته شده که در آن خلاصه داستان به این شکل است که یک اختراع بشری که قرار بوده پایان دهنده جنگ باشد، خود باعث ایجاد جنگ می‌شود.در این روایت، به اختراع یک ربات ماشینی که در سال ۲۰۲۰ توسط یک شرکت رباتیک ساخته و طراحی می‌شود، پرداخته که بعد از گذشت چند سال ربات‌ها کل سیاره را تحت سلطه خود در می‌اورند. دراین بین برخی انسان‌ها که از این نابودی جان سالم به در برده‌اند یک شورش را بر علیه این ربات‌ها راه‌اندازی می‌کنند.

فزونی دایره ارتباطات

به گفته دکتر حسین ممتاز، رابین دانبار(Dunbar)، انسان‌شناس بریتانیایی نیز بر این اعتقاد است که هر شخص می‌تواند به راحتی تنها با ۱۵۰ نفر در قبیله‌اش ارتباط موثر داشته باشد. تعداد روابط بیش از این تعداد، خیلی پیچیده است. مسلماً وقتی پیچیدگی افزون شود، عدم‌اطمینان و ابهام ما فزونی یافته و تنزل انسانیت قابل انتظارتر می‌گردد.

با این دیدگاه، ما به هر کس که خارج از قبیله ‌مان باشد، چون یک غریبه است، تنها با عقد قرارداد و مبادله دوسویه دست به همکاری و رابطه می‌زنیم. به عنوان مثال، شما به برادر خودتان پول قرض میدهید، ولی به یک فرد غریبه تنها به شرط داشتن قرارداد و کسب سود پول می‌دهید.

درعصر تکینگی، اتفاقی خارق‌العاده در ارتباط‌های خواهد افتاد. دامنه ارتباطات  فزونی یافته و قبیله هر فرد فراتر از ۱۵۰ نفر می‌شود؛ همین الان به واسطه دنیای دیجیتال بیش از چندین و چند نفر را (حتی به میزان یک شناخت سطحی) در پیج‌های شخصی و مجازی  دارد که البته آنها را پیگیری میکند! از این نقطه به بعد هزاران سوال پیش می‌آید. آیا ما زندگی بهتری خواهیم داشت؟