آگورا، الگوی دیرساله ارتباطات اجتماعی

آگورا، الگوی دیرساله ارتباطات اجتماعی
تاریخ انتشار : جمعه, ۰۳ دي ۱۴۰۰
داریوش عباسی

از آنجايي که فضاهاي شهري کانون تمرکز ساکنان زمين اند، آنها را مي توان مناسب ترين عرصه تظاهر و تجلي فرهنگ بشري، ارتباطات اجتماعي و تاريخ ملت ها به شمار آورد. همچنان که ساختار فرهنگي و اجتماعي يک ملت مي تواند بر تظاهرات کالبدي شهرها اثر گذار باشد، ويژگي هاي کالبدي و فضايي شهرها هم مي توانند در پويايي، استمرار و يا تغيير روابط اجتماعي و فرهنگ ملت ها موثر واقع شوند.

«آگورا» به مثابه يکي از فضاهاي شهري آتن در دوره کلاسيک، سهم شايان توجهي در برقراري روابط اجتماعي - فرهنگي شهروندان و تامين مردم سالاري داشته است. پاسخ به اين پرسش که آن میدان های عمومی تا چه حد در تامين عملکردهاي فوق، ايفاي نقش مي کرده، نيازمند مطالعه موقعيت آن در ميان ساير عناصر شهري، نقش و ميزان تعمد دولت مردان در شکل گيري ارتباطات موثر شهري، و بالاخره ميزان آشنايي شهروندان به کارکردهاي فضاهاي شهر مذکور است.

نقش محیط ها و مکان هایی به نام آگورا در تامين مردم سالاري و تنظيم رفتارهاي اجتماعي ساکنان شهر آتن در دوره کلاسيک مهم است. عملکرد اين فضا و بناهاي اطراف آن در برهم کنش هاي اجتماعي - فرهنگي آتن با روش هرمنوتيک، قابل بازسازي است. تحقيقات پژوهشگران، ضمن بازسازي روابط اجتماعي - فرهنگي شهروندان آتني در آگورا، روشن ساخته است که اين فضا، فراهم کننده زمينه هاي «مردم سالاري» در آتن کلاسيک، و بناهاي اطراف آن نيز تامين کننده «منافع عامه» بوده و احداث اين مجموعه اقدامي در نيل به «آرمان شهر موعود» به حساب مي آمده است. به عبارت ديگر، درخشش تفکر آتني ها در عهد کلاسيک در زمينه هاي فلسفه و علم، هنر، فنون و تجارت، تعليم و تربيت، حکومت، آزادي هاي مدني و ارتباطات اجتماعي به نحوي ملموس در آگورا متجلي شده است.

نقش میدان در فضاهای شهری

تهران شهری است که از داشتن میدان، به معنی فضایی وسیع برای تجمع، معاشرت و رو در رو شدن مردم محروم است. میدان ها مفاهیم و کاربری اصلی خود را از دست داده و تبدیل به فلکه هایی شده اند که از تمام خصایص یک میدان تنها نام آن را به نادرستی یدک می کشند. اغلب فضاهای شهر را خیابان‌‌های پر از خودرو تشکیل داده و کمتر جایی از آن است که خودرو در اولویت دوم و مردم در اولویت اول قرار بگیرند.

شهرداری تهران در دهه گذشته همین اندک فضاهای مکث و آرامش شهروندان را هم با طرح های نسنجیده خود نابود کرده است. چهارراه ولیعصر به علت حضور تئاتر شهر یکی از فضاهای مهم شهری برای تجمع و فعالیت های فرهنگی و هنری به شمار می رود اما شهرداری به منظور تسهیل رفت و آمد خودروها، مردم را به زیرزمین فرستاد و فرصت حضور آنها در این فضا را کاهش داد.

ساخت تقاطع‌های غیرهمسطح برای پیاده‌ها و یا خودروها یکی از راهکارهای اساسی برای آسان‌شدن حرکت در همه شهرها است. اغلب شهرهای دنیا سعی دارند اطراف بناهای مهم و ارزشمند شهر را از خودرو خالی کنند تا فضای شهر برای مردمی که در آن زندگی می‌کنند فراخ‌تر و مفرح‌تر شود در حالیکه شهرداری تهران با ساخت زیرگذرهای عابر پیاده کنار بناهای ارزشمند شهر، عکس این کار را می‌کند و به نظر می رسد که میدان آزادی قربانی بعدی باشد.

از دو سال پیش طرح زیرگذر عابر پیاده میدان آزادی شروع شده است که در صورت اجرای آن عملا میدان از مردم خالی می شود و مانند چهار راه ولیعصر، مردم قبل از ورود به میدان وارد یکی از زیرگذرهای تو در تو می شوند و سر از ایستگاه اتوبوس یا مترو در می آورند، بی آنکه فرصت دیدن مهمترین نماد پایتخت یعنی برج آزادی را داشته باشند.

میدان آزادی به عنوان یک پهنه وسیع که یکی از ارزشمندترین بناهای این شهر را در خود جایی داده قابلیت تبدیل شدن به یک میدان واقعی در مفهوم شهرسازی را دارد اما ساخت زیرگذرها در اطراف این میدان همان معدود گذرکنندگان پیاده را هم دور می‌کنند و نقش آن را به یک فلکه کاهش می دهند.

میدان در گذر تاریخ

میدان در مفهوم واقعی آن فضای باز وسیعی است که معمولا برای اجتماعات مردمی و ارائه خدمات شهری احداث می شود. ریشه شکل گیری میدان با این مفهوم را باید در "آگورا"های یونان باستان جستجو کرد. آگورا ها فضاهای بازی بودند که معمولا در مرکز شهرها ساخته و توسط ساختمان های عمومی و معابد احاطه می شدند. آگورا در واقع میدان عمومی شهر بود که برای فعالیت های گوناگون مذهبی، سیاسی، قضایی، اجتماعی، تجاری و روزانه به کار گرفته می شد.

"فوروم" ها نیز در روم باستان تحت تاثیر آگوراها به صورت میدان های عمومی مستطیل شکل در محل تقاطع دو خیابان اصلی شهر طراحی و ساخته می شدند. فروم ها که مراکز اصلی فعالیت های مذهبی، سیاسی، آموزشی و تجاری بودند تا اوایل قرون وسطی نقش اصلی در شکل دهی شهرهای رومی داشتند اما از قرن ۵ میلادی با انحطاط امپراطوری روم و قدرت گرفتن کلیساها این فضاهای تجمع شهری به سمت کلیساها کشیده شد. در نتیجه مهمترین فضای باز شهری برای فعالیت های اقتصادی، تجمعات عمومی و از همه مهمتر مراسم مذهبی در مقابل کلیساها شکل گرفت.

دوره مهم تاریخی بعدی در تکامل میدان را باید سده های ۱۰و ۱۱ میلادی در ایتالیا دانست که پیاتزا یا میدان بر پایه فوروم های رومی شکل گرفت و توسعه یافت. در این دوره ابتدا با انحصار طلبی اشراف و کلیسا فضاهای عمومی و خیابان ها با ساختن دیوار و قلعه از دسترس عموم خارج شد که در نتیجه آن فضا های باز کوچکی مقابل کلیساها و میان قلعه ها شکل گرفت که امروزه به صورت میدانچه های کوچکی در محله های قدیمی شهرهای ایتالیا دیده می شوند. مانند Piazza della Cisterna در مرکز San Gimignano که به دور یک چاه آب در میان چندین عمارت خانواده های اشراف توسعه یافته است.

اما به تدریج با تشکیل دولت – شهرها قدرت اشراف و کلیسا کاهش یافت و خیابان ها و مکان های عمومی به روی همه شهروندان باز شدند. میدان ها بازسازی و کلیساهای بزرگ، دادگاه ها، دفاتر شورای شهر و بازار در اطراف آن ها ساخته شدند. در قرن های بعدی نیز شهرهای جدیدی ظهور کردند که میدان ها با کاربری های گوناگون نقش اصلی در شکل گیری آنها را داشتند.

در ایران نیز از شهرهای ساسانی گرفته چه آن زمان که سلسلسه مراتب فضایی برای شهروندان وجود داشت تا بعد از ورود اسلام که برابری فضایی برای همه حاکم شد، نقش میدان به عنوان مرکزی برای تجمعات شهری، داد و ستد و مراسم های مذهبی و حکومتی غیر قابل انکار است. اما توسعه و رشد میدان را در شهرسازی بعد از اسلام با شکل گیری محله های نیمه مستقل با محوریت مسجد، بازار و میدان می توان دید که بر حسب قومیت و یا شغل ساکنان ظاهر می شوند. در این شهرها میدان های اصلی در مرکز شهرها به خاطر حضور مسجد جامع به عنوان اصلی ترین مکان تجمع مذهبی ظهور می کنند و رفته رفته نقش چند منظوره ای می یابند.

از آن جمله میدان نقش جهان یادگار معماری دوره صفوی است که فضایی محصور شده میان ساختارهای معماری با کاربری های مختلف چون بازار، مساجد، زمین ورزشی و نهادهای اداری و حکومتی است که نه تنها مکمل و مرتبط با یکدیگرند بلکه کالبد مشترکی را برای حضور بیشتر مردم ایجاد می کنند و نقش میدان را از یک میدان حکومتی فراتر می برند.

اوج شکوفایی شهرسازی در دوره قاجار منجر به ایفای نقش مهم میدان در فضای شهری می شود. میدان های محلی با با داشتن مسجد، بازارچه، حمام و ... نیازهای روزمره ساکنین را برطرف می کنند و میدان های مرکزی نقش ها و عملکردهای متفاوت تجاری، ورزشی، مذهبی، اداری و حکومتی می گیرند. پنج میدان مهم این دوره در تهران میدان های توپخانه، بهارستان، ارگ، پاقاپق و مشق هستند که بعد از دوره قاجاریه تا به امروز دستخوش تغییرات بسیاری شده اند و کاربری اولیه خود را از دست داده اند.

گذرازمیدان به فلکه

میدانی که از دوره سلجوقیان به بعد شروع به تثبیت خود کرده، در دوره صفویه رشد و توسعه یافته و در دوران قاجار به نهایت نقش خود دست یافته بود، رفته رفته نقش می بازد تا جایی که از سال های میانی دوره پهلوی هویت خود را از دست داده و در دهه های اخیر نیز در بلاتکلیفی مطلق به سر می برد.

از مهمترین عوامل این دگرگونی وقوع انقلاب صنعتی در اروپا است. ورود اتومبیل به فضاهای شهری اروپایی تاثیر فراوانی بر شکل و عملکرد سنتی میدان ها گذاشت و آنها را از محل اجتماع به محل تقاطع و جهت دهنده سواره تبدیل کرد. این شکل جدید که امروزه به اشتباه نام میدان بر آن می گذارند، فلکه نامیده شد.

آثار و نتایج انقلاب صنعتی برخلاف رشد پیوسته اش در اروپا، یکباره و به صورت ویران کننده ای وارد ایران می شود. هر چقدر شهرهای اروپایی امکان دادن عملکردهای میدان را به سایر فضاهای شهر را داشتند، در ایران احداث پی در پی خیابان ها با نادیده گرفتن کالبد فضایی شهرها، منجر به نابودی فضاهای عمومی و از آن جمله میدان می شود.

تغییر و تحولات بعدی شهرها عمدتاً معطوف به حرکت سواره و توزیع ترافیک وسایل نقلیه شد تا جایی که به تدریج و تقریباً همۀ میادین شهری را تبدیل به فلکه نمود. فلکه هایی در میان تقاطع های جدید با کانون هایی غالبا دایره شکل با پوشش گیاهی، آب نما و بعضا مجسمه ساخته می شوند که عملکرد آنها توزیع و تسهیل حرکت سواره ها است و هیچ حضوری از انسان و فعالیت او در آن مطرح نیست. راستی چرا میدانهای امروزین، بستری برای ارتباطات اجتماعی و تقویت عرصه های ارتباطی نیست؟