اکسیر حیات
کیمیاگران سالها به دنبال اکسیر حیات و جاودانگی بودهاند و البته هنوز هم این جستوجو ادامه دارد و انسان در عطش جاودانگی است. اما اکسیر جاودانگی شاید سالها پیش نه در شکلی که انسان در جستوجوی آن است، یافته و ساخته شده است. انسان با ضبط صدا و تصویر خود، سالهاست که جاودانه شده و ما امروز صداها و تصاویری داریم که ماندگار و جاودان ماندهاند. در این مسیر، انسان، فناوری و هنر (شاید امروز محتوا واژهای بهتر باشد) را بهکار گرفته و علم کیمیاگری و شیمی تنها بخشی از این جاودانهشدن بوده است. اگر بخواهیم به تاریخ فناوری در ارتباط با صوت و تصویر در جهان و در قرن اخیر بپردازیم، نه تنها این مطلب کوتاه، بلکه شاید چندین و چند جلد کتاب هم کافی نباشد و در اندازهی این مطلب تنها میتوان به مهمترین اتفاقات اشاره کرد. در کشور ما هم در قرن اخیر بسیار اتفاقات در این زمینه افتاده است که در این مطلب سعی کردهایم مهمترین آنها را بیاوریم. اتفاقاتی که از عشق و علاقهی پادشاهان به هنر و جلوههای ترقی فرنگ تا کشف نفت تا ممنوعیت و ممیزی، همه و همه را با هم دارد و از این چشمانداز شاید کمتر حوزهای در فناوری تا این اندازه داستان برای گفتن داشته باشد. البته این عجیب نیست چرا که این فناوری بدون محتوا جایگاهی نداشته و محتوا یعنی تنیده شدن با فرهنگ و جامعه و همهی آنچه که زندگی انسان بهعنوان یک موجود اجتماعی دارد.
پادشاه شیفته
سفر مظفرالدین شاه قاجار در سال ۱۲۷۹ شمسی به فرانسه و اشتیاق بی وصف او برای تماشای کارناوالهای فرانسوی، دلیلی شد که دستور خرید سینماتوگراف و ثبت تصاویر متحرک این کارناوالها را به میرزا ابراهیم خان صحافباشی بدهد. اختراع برادران لومیر در ۱۸۹۱ که اولین تصاویر متحرک را در ۲۸ دسامبر ۱۸۹۵ در جهان پخش کرد، به فاصله چند سال وارد ایران می شود و تصاویر متحرکی که مظفرالدین شاه را به شعف می آورد، اکنون در جعبههای قابل حملی در خیابانهای شهر، چشم رعیت را نوازش می داد.
ورود این فناوری به ایران سرآغاز احداث سینماها در کشور شد به نوعی که اولین سینمای ایران به نام سینما سولی توسط مبلغین کلیسای کاتولیک در سال ۱۲۷۹ هجری شمسی در تبریز راه اندازی شد. البته این سینما شش سال بعد به دلیل فقدان پخش محتوای بروز تعطیل شد.
در تهران اما با سرمایهگذاری ابراهیم خان صحاف باشی، اولین محفل پخش فیلم در سال ۱۲۸۳ هجری شمسی و در خیابان چراغ گاز افتتاح شد و سه سال بعد نخستین سالن سینما توسط مهدیخان روسی در خیابان فردوسی آغاز به کار کرد. این سینماها عمدتا اقدام به پخش فیلمهای کوتاه و کمدی غربی میکردند. با توجه به اینکه امروز این ساختمانها در تهران از بین رفتهاند، نکته جالب توجه آن است که اکتشاف نفت در ایران در سال ۱۲۸۷ هجری شمسی منجر به سرمایه گذاری شرکت نفت بختیاری در مسجد سلیمان و ساخت دو سینما برای کارگران این شرکت شد. سینما شهرفرنگ (دیانا) مسجد سلیمان، قدیمیترین سینمای فعال کشور است که بیش از ۱۳۰ سال پیش احداث شده است و آنطور که علیرضا اوسیوند میگوید: «سینما، رهآورد نفت در مسجد سلیمان بود.»
سینماتوگراف اما ناطق نبود و عموما با نقالی فردی همراه بود تا راز از چهرهی تصاویر متحرک برای مخاطبین بگشاید. اختراع برادران لومیر که توسط شرکت امریکایی ادیسون تولید و عرضه میشد، در سراسر جهان به شدت مورد استقبال مردم قرار گرفت. این اشتیاق به شکلی بود که در دهه ۱۹۳۰ میلادی، بیش از ۶۵% از جمعیت ایالات متحده امریکا به طور هفتگی به سینما می رفتند! این پیروزی مرهون افزوده شدن تصویر برداری رنگی و صوت به دستگاههای فیلم برداری بود. «بر باد رفته» و «جادوگر شهر اُز» اولین دو فیلم بلندی هستند که از فناوری تصویر برداری رنگی استفاده کرده اند ( ۱۹۳۹)
جعبه جادو
استقبال مردم از این صنعت منجر به پیشرفت فناوری و اختراع سیستم تلویزیون در جهان شد به گونه ای که در دهه ۱۹۵۰، تلویزیون به یک صنعت فراگیر تبدیل شده بود. تلویزیون ایران با اعطای امتیاز انحصاری پنج ساله به حبیب الله ثابت به صورت یک شرکت خصوصی افتتاح شد و درست راس ساعت پنج بعد از ظهر روز جمعه یازدهم مهرماه ۱۳۳۷ (۱۹۵۷) ، اولین برنامه تلویزیونی در ایران پخش شد و از فردای آن روز، هر روز ساعت شش بعد از ظهر با برنامههای کودکان آغاز و در ادامه با پخش فیلم سینمایی و تدریس زبان، اخبار و مباحث روانشناسی تا ساعت ۱۰ شب ادامه پیدا می کرد. سال بعد دومین ایستگاه تلویزیون در آبادان راه اندازی شد. با همهگیر شدن این فناوری در ایران، در سال ۱۳۴۴ یک کانال برای آموزش همگانی تاسیس شد تا آموزههای عمومی منجر به افزایش آگاهی عامه مردم شود. این رسانه در سال ۱۳۴۷ ملی شد و در سال ۱۳۵۰ با ادغام رادیو، سازمان رادیو و تلویزیون ایران را بوجود آورد.
اشتیاق به تماشای برنامههای مورد علاقه و افزایش قابلیت انتخاب مخاطبین، منجر به اختراع اولین دستگاه VCR در سال ۱۹۶۸ میلادی در انگلستان گردید و در دهه ۱۹۷۰ سیستم VHS خانگی در اختیار عموم قرار گرفت. اعطای حق انتخاب به مشتری و قابلیت پخش درخواستی، پیشتر و در سال ۱۹۲۹ با فرمانروایی شرکت موسیقی پیتزبورگ قدرت خود را در رقابت به رخ کشیده بود. پیتزبورگ اولین جوک باکسها را به مردم معرفی نمود. جعبههایی که از سکهها تغذیه میکردند و به وسیله خطوط تلفن به یک استودیو متصل بودند. مشتری با ارتباط تلفنی موسیقی درخواستی خود را از اپراتور تقاضا میکرد و اثر درخواستی بر بستر شبکه تلفن برای او پخش می شد. این شرکت شبکهی عظیمی از مشترکین بوجود آورده بود که با وجود تغییر فناوری، تا سال ۱۹۹۷ در این عرصه پیشتازی می کرد. خدمات موسیقی درخواستی پیتزبورگ با آتشسوزی در مقرر استودیو و از بین رفتن آرشیو بیش از ۲۰۰.۰۰۰ موسیقی، به کار خود پایان داد.
در ایران نیز دستگاه پخش ویدئو کاست تقریبا همگام با جهان به کار گرفته شد. هر چند که همزمان با تحولات اجتماعی در کشور، قانون ممنوعیت استفاده از آن در سال ۱۳۶۲ ابلاغ شد. قانونی که بیش از نه سال پایدار نماند و در سال ۱۳۷۱ استفاده از انواع دستگاه پخش ویدئو رفع جرم شد و دوران طلایی صنعت نمایش خانگی کشور را بوجود آورد. عصری که از اواخر دهه ۱۳۷۰ آغاز و تا اواسط دهه ۱۳۸۰ به طول انجامید. مجوز پخش آثار ویدئویی از سال ۱۳۷۲ به صورت انحصاری به موسسه رسانههای تصویری وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد داده شد ولی با بازنگری در قوانین از سال ۱۳۷۹ بخش خصوصی نیز امکان مشارکت در این بخش را بدست آورد. در این دوران ویدئو کلوپها در تمام کوچهها و خیابانهای شهر دیده میشدند. البته با ممنوعیتی که وزارت ارشاد بر توزیع برخی آثار وضع کرده بود، همزمان شغلهای زیر زمینی توزیع آثار ویدئویی نیز بوجود آمد.
۳۶.۰۰۰ کیلومتر دور از زمین
«سال ۱۳۶۷ بود؛ یک روز در خیابان جمهوری تهران در یک ساختمان بلندی که مربوط به مجله ی «العالم» بود جلسه داشتم. یکی از کارمندان آن جا من را به کنار پنجره برد، ده دوازده ساختمان را دیدم که دیش داشتند. آن جا برای اولین بار چشمم به دیش ماهواره در ایران روشن شد! [....] ماهواره دیگر آمده بود. این خصوصیت تکنولوژی نوین است که بی اجازه و باسرعت وارد می شود. مقاومت اولیه به جای برنامه ریزی استفادهی صحیح از آن هم خصوصیت ما و خیلی از کشورهاست.»
این بخشی از خاطرات محمد علی ابطحی، معاون پارلمانی محمد خاتمی است که در خصوص ورود ماهوارهها به ایران مطرح کرده است. اگرچه ابطحی در این گفتگو اشاره به وجود گزارشاتی می کند که ورود ماهواره در ایران را به نیمه دوم ۱۳۶۰ ارجاع می دهد، اما به گفته او، در جلسات شورای مدیران سازمان صدا و سیما، این موضوع همواره توسط مدیران فنی انکار میشد.
با این وصف، اولین اقدام ثبت شدهی رسمی کشور در رابطه با با ماهوارهها به مصوبه بهمن ۱۳۷۳ مجلس شورای اسلامی باز می گردد که ورود، توزیع و استفاده از آن را جز در مواردی که قانون مجاز بداند، ممنوع کرده است. با وجود جاری بودن این قانون، بیست سال بعد (۱۳۹۳) و بر اساس پژوهشهای دانشگاهی انجام شده، نفوذ ماهوارهها بین خانوارها در تهران به ۷۱% و در سطح کشور به بیش از ۵۰% رسیده بود آماری که با ورود سایر فناوریها به کشور و فعالتر شدن بخش خصوصی در تولید محتوا، در سالهای بعد روند کاهشی را تجربه کرده است.
معجزه اینترنت
در روزهایی تماشای فیلم و ویدئو همچون آتشی، افراد را گرد خود جمع می کرد و خانوادهها برای دیدن فیلم یا قسمتی از یک برنامه تلویزیونی، دور هم جمع میشدند. این موضوع منجر به پدید آمدن ویدئو کلوپی(!) به نام نتفلیکس در امریکا شد که آثار تولیدی سینمای هالیوود را به وسیله پست در اختیار مشترکین خود قرار میداد. نتفلیکس در ابتدای سال ۲۰۰۰ ابتکار جالبی را رقم زد و شیوه درآمد زایی از اجاره عناوین را به پرداخت حق اشتراک ماهانه برای استفاده از تعداد نامحدودی فیلم در ماه تغییر داد. در این روش، مشترکین این شرکت با پرداخت حق اشتراک، اجازه استفاده از تمامی آثار مجموعه را داشتند. پیشگامی این شرکت در محدودیتهای ناشی از فناوری و بلندپروازی بنیانگذاران آن، منجر به راه اندازی خدمات استریم ویدئو در سال ۲۰۰۷ گردید. از اواسط دهه ۱۹۹۰ میلادی شرکتهای بزرگ فناوری نظیر مایکروسافت، اپل و سیسکو با سرمایهگذاری در زیرساخت فنی، قابلیتهای خوبی برای پخش ویدئو بر بستر اینترنت فراهم آورده بودند.
توسعه شبکههای دسترسی در ایران نیز از سال ۱۳۶۸ و با کوشش دکتر سیاوش شهشهانی و دکتر محمد جواد لاریجانی – رئیس وقت مرکز تحقیقات فیزیک نظری – آغاز شد و راه اندازی پروتکل اینترنت در سال ۱۳۷۲ و با ظرفیت ۹.۸ کیلوبیت در ثانیه عملیاتی شد و با رشد فزایندهای تا به امروز منجر به ضریب نفوذ بیش از ۷۵% اینترنت در بین خانوارهای ایرانی گردیده است. اگر چه سرویس پخش آنلاین ویدئو در ایران در سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ در کشور وجود داشت، راه اندازی نخستین خدمت نمایش خانگی آنلاین کشور در بهمن ماه ۱۳۹۳ محقق شد. کسب و کارهایی که در کش و قوس ورود ماهوارهها به ایران جایگاه خود را حفظ کرده بودند، هرگز گمان نمی کردند که تغییرات ناشی از فناوری، چه سرانجام دشواری برایشان به ارمغان خواهد آورد.
نسل بعدی فناوری پخش صوت و تصویر یا خدمات استریمینگ از سالهای پایانی دهه ۱۳۸۰ در کشور مطرح شد. در زمستان ۱۳۹۳ صدا و سیما طی فراخوانی از علاقهمندان برای دریافت پروانهی تلویزیونهای اینترنتی دعوت نمود. سیزده شرکت برای حضور در این عرصه داوطب شدند و آن گونه که مهدی اخوان بهابادی، قائم مقام وقت سازمان صدا و سیما، در مهرماه ۱۳۹۴ گفته است، دارندگان این پروانه به عنوان نماینده صدا و سیما در ارائه خدمات IPTV انتخاب گردیده اند و در نهایت فراخوان منجر به صدور مجوز برای پنج اپراتور تلویزیون اینترنتی برای آیو (فناپ)، لنز (ایرانسل)، فام (کنسرسیون اعتماد مبین)، تیوا (تراشه سبز) و آی سیما (توسعه بهنگام غدیر) گردید. همزمان اما تعدادی از شرکتها به دلیل آنچه تعهد سنگین مالی در قراردادهای IPTV صداوسیما ذکر شد، اقدام به توسعه کسب و کار خود در زیر شاخه وزارت ارشاد نمودند تا بدون دسترسی به پخش زنده و بدون استفاده از آرشیو صدا و سیما، با میزبانی آثار نمایش خانگی، رقیب سر سختی برای سازمان صدا و سیما باشند.
با وجود چالشهای فراوانِ رگولاتوری و فنی در این حوزه، در حال حاضر قریب به ۲۰۰ مجوز راه اندازی سامانه صوت و تصویر توسط سازمان صوت و تصویر فراگیر صدا و سیما صادر شده است که اسامی به نام این حوزه توانستهاند با جذب مخاطبین خود، روند نسبتا موفقی در ارائه خدمات داشته باشند. این در حالی است که برخوردهای چندگانه در ممیزی محتوا بین سامانههای نمایش خانگی و تلویزیونهای اینترنتی منجر به تعلیق فعالیت فام و آیسیما و باقی ماندن «جنازه در حال احتضار سه تلویزیون اینترنتی» دیگر در کشور گردیده است. (کیوان جامهبزرگ، «بگو آیا مرا امید رستگاری نیست؟»، مجله پیوست شماره ۹۹).
سخن پایانی؛ میهمان همیشگی
پژوهشی که ایسپا در مهر ماه ۱۴۰۰ به انجام رسانده است، تایید می کند استفاده از خدمات استریمینگ در کشور، به کاهش ۶۱% استفاده از ماهواره منجر شده است. بررسی این سیر تاریخی نشان می دهد که با وجود گذشت بیش از صد سال از کشف اکسیر جاودانگی، هرچه که هست و با هر فناوریای، آتش ویدئوها همچنان میهمان خانههاست و تنها شکل توزیع آن تغییر یافته است. نکتهای که نیاز به تاکید دارد رویکرد مقابله با فناوریهای جدید در کشور است که هر بار با از بین بردن فرصت بی بدلیل استفاده از موج فناوری و پیشرفتهای علمی، منجر به ایجاد شکاف زمانی در بهرهمندی از آن شده است. انسان معاصر پاسخ نیازهای خود را خواهد داد و تنها آموزش و افزایش آگاهی جامعه است که می تواند جریان ساز وقوع اتفاقات مهم در کشور باشد. امید که بررسی روند تاریخی مواجهه با ویدئو، فکس، ماهواره و موضوعاتی که به عنوان صیانت از جامعه مطرح می گردد، منجر به ایجاد جرقه ای در ذهن مسئولین گردد تا به جای تهدیدپنداری این فرصتها، از ظرفیتهای ایجاد شده توسط فناوریهای نوین استفاده کنند و ایران دوباره همزمانی با روند جهانی در استفاده از این فناوریها را تجربه کند. چرا که این خصوصیت تکنولوژی نوین است که بی اجازه و باسرعت وارد می شود.
منبع: پبوست