تجربه و ادراک هنری‌ در دوران کرونا

تجربه و ادراک هنری‌ در دوران کرونا
تاریخ انتشار : جمعه, ۱۴ آبان ۱۴۰۰
داود ربیعی

اگر از تعریف هنر که در روزهای نخست ورود به دانشکده هنر برای تازه واردها گفته می شود و هنر را عاملی در جهت نمایش زیبایی درون و برون هستی معرفی می کند، بگذریم، هنر در گذر زمان ماهیتی متفاوت یافته است؛ ماهیتی که گرچه شخصی تر و درونی تر شده، اما همین ویژگی، به عامل فراگیری و توده ای شدن هنر تبدیل شده است.
روزگاری در حوزه نقد هنری، میان اولویت احترام به مخاطب و شخصی شدن اثر هنری، بحث در میان بود. اما در گذر زمان، مخاطب متقاعد شد که به تجربه و احساس شخصی هنرمند، احترام بگذارد. 
همه گیری ویروس کرونا در دو سال اخیر، علاوه برتلفات و آسیبهای بسیار زیاد و از دست رفتن جان های عزیز و گرانقدر، به عامل مهمی در جهت انزوا و تقویت نگاه به درون شخص بوِیژه هنرمندان تبدیل شد وهنر به عنوان با ارزش ترین دارایی بشر، تجلیات تازه و خروجی های قابل تاملی را پدید آورد.
اهمیت زندگی، مهم بودن لحظه ها، تجربه انزوا و تنهایی، مرگ و سوگ، مواد اولیه ملموس و در دسترسی در این دوره بودند. 
گغته می شود این تجربه و ادراک فراگیر ما از شرایط بغرنج شکل گرفته، حتی با ادواری چون جنگ جهانی هم که سطح زیادی از کشورها با آن درگیر بودند، قابل مقایسه نبوده و نیست. در این دوره نیازها، دردها و دغدغه های مردم و هنرمندان یکسان بود اما قطعا رهیافت های هنری جلوه های دیگری داشت.‌ درباره تجربه های شخصی هنرمندان این روزگار، حرفها و سخن ها در افکار عمومی بسیار است و به تحلیل های فراوان نیاز دارد. هنرهای تجسمی و مفهومی به مثابه یک ابزار ارتباطی و یک رسانه فردی، در این دوره، بسامدهای تازه ای یافته و از شهود و نسبت های تازه ای بین انسان و هستی اعم از جهان و اجزا آن حکایت دارد.
بسیار اندک است، شمار مقاطع تاریخی که خط هنرمند - مردم کاملا همگرا شده و نگاه آنها متمرکز بر یک موضوع بوده باشد و دوره اخیر یکی از آن موارد بود. در تبیین این وضعیت، ما در آغاز راه هستیم. باید به انتظار استنباط های نو برای درک این تقاطع نادر باشیم.

* کارشناس ارشد پژوهش هنر